مجموعه ساختمان مرکزی میراث فرهنگی، مشتمل بر ساختمان اصلی، سالن اجتماعات و ساختمان چایخانه، با زیربنای 14000 متر مربع در سایتی به مساحت 30000 متر مربع در تهران ساخته شد.
این مجموعه در گوشه ی شمال شرفی بستر طرح استقرار یافته، و بافی زمین به پارکینگ اختصاص داده شده است. ورودی اصلی ساختمان به شکل حیاطی که نسبت به خیابان شمالی به اندازه یک طبقه پایین نشسته طراحی شده است و دسترسی دیگری نیز از همین جبهه به ساختمان وجود دارد که به سردر هال زری بافی معروف است. ورودی های دیگری که در شمال قرار دارند، ورودی های سواره و خدماتی محسوب می شوند. ساختمان های مجموعه سازمان میراث فرهنگی، بناهایی حداکثر سه طبقه با نمای آجری اند که در میان حیاط های متعدد استقرار یافته و نسبت به یکدیگر پس و پیش می نشینند.
بر بالای این احجام آجری، سقف های گنبدی و نورگیرهای شیشه ای متعددی دیده می شود. پس و پیش نشستن احجام نسبت به یکدیگر موجب می شود که ساختمان تکه تکه، و همچون بخشی از بافت شهری به نظر آید. ردیف نورگیرهای ممتد بخش میانی (راسته ی بازارچه) ، وسقف های مدور کوچک و بزرگی که امتداد آنها را قطع می کنند، حالت بافت گونه ی بنا را تشدید می سازند. نظم و ریتم قوی نورگیرها و سقف ها همچون شیرازع ای تکه های مختلف ساختمان را به هم می دوزد و موجب انسجام آن ها می شود. استفاده از آجر در تمامی سطوح نماها مجموعه را تک مصالحی و تک رنگ می کند، این امر ضمن آنکه موجب انسجام سیمای بیرونی مجموعه می گردد، خاطره ی بناهای سنتی را نیز در مخاطب بیدار می کند. عامل دیگر برای یکپارچگی سیمای بیرونی این بنا، طرح نماهای آن با زبانی نسبتا واحد و لحنی ثابت است. طراح معدودی عناصر مشخص و تعریف خلق شده را به مثابه تک واژه های طرح بر می گزیند، سپس با ترکیب آنها عباراتی را تحت قواعدی مشخص خلق می کند و در نهایت تمامی داستان نما را با استفاده از همین عبارات و واژگان آشنا به پایان می رساند.
حیاط ورودی مجموعه که تقریبا به ارتفاع یک طبقه از پیاده روی شمالی(خیابان آزادی) پایین تر نشسته است، حکم ورودی اصلی مجموعه را دارد. وجود پلکان عریض و دو اتاقک طرفین آن که سکو یا صفه هایی را در تراز پیاده رو می سازند، ظاهرا تاکیدی است بر مدخل این حیاط از سمت شمال، اگرچه که فقدان یک دروازه ورودی مشخص، این حیاط را به عرصه ای زیردست خیابان، و نه ورودی رسمی و اصلی خیابان مبدل ساخته است. طرح این حیاط کاملا منظم، هندسی و متقارن است و باغچه ها و آبنمای میانی آن بر دو محور شرقی- غربی و شمالی – جنوبی تاکید می کنند. جداره غربی حیاط را ساحتمان مرتفع آمفی تئاتر می سازد که به جز در محل ورودی سالن انتظار فضای گسترده دیگری به سوی حیاط باز نمی کند و کاملا نسبت به آن بی اعتنا است. جداره شرقی حیاط هم علی رغم وجود پنجره های بزرگ سرتاسری در تراز همکف، توجه چندانی به حیاط نمی کند. متقارن نبودن نما و پیروی نکردن عناصر آن از طرح منظم دو محوری حیاط، مهمترین عاملی است که موجب می شود این جداره و فضاهای بسته ی پشت آن با حیاط انصال قوی پیدا نکند.
ایوان دو طرفه با هندسه هشت ضلعی، نقطه ی مکثی در مسیر حرکت ناظر پیاده از ورودی به دیگر فضاهای مجموعه است. همسایه ی شرق و غرب ایوان، راسته بازارچه مانندی است که از سمت شرق به فضای گشوده ی هال مرکزی و از سمت غرب به فضاهای اداری و خدماتی مجموعه ختم می شود. راسته بازارچه در فاصله ی میان ایوان دو طرفه و هال مرکزی قرار دارد. این بخش، مکان عملکردهای نمایشگاهی تر و به عبارت دیگر عمومی تر و پر تحرک تر مجموعه است. تاق و تویزه های تکرار شونده، فضاهای حجره مانند اطراف و تناسبات فضا همگی پویای و تحرکی را که لازمه چنین فضایی است ایجاد می کنند. راسته ی بازارچه ر امتداد محور طولی خود، با اختلاف سطح قابل توجهی در حدود یک طبقه، به فضای باز و گشوده هال مرکزی می رسد. قاعده هال مرکزی هشت ضلعی نیمه منظم بزرگی است که از همه طرف توسط فضاهای بسته مجموعه احاطه شده است. سقف مدور و مرتفع فضا با نظمی شبیه به سقف فضای هشتی، اما کمی پیچیده تر ساخته شده است. کارگاه های هنری به شکل ساختمانی بر گرد یک حیاط در شمال های مرکزی قرار گرفته اند. وجود حیاط به عنوان یک فضای مکث تعریف شده ی هم محور با هال مرکزی پر اهمیت بخش کارگاه ها می افزاید و ظاهرا پیوندی میان آن با هال مرکزی پدید می آورد.
حیاط مرکزی طرح بسیار منظمی دارد. در تراز اصلی، هال مرکزی با اختلاف سطح به راهرویی ارتباطی می رسد که فرد را به دو بازوی شرفی و غربی حیاط یعنی کارگاه های زری بافی هدایت می کند و به این ترتیب فضاهای هال مرکزی به هیچ ترتیبی مستقیما به حیاط مرتبط نمی شوند. توجه به این نکته مهم است که در طرح نمای جنوبی حیاط کارگاه ها همان ریتم یکنواخت و ثابت نماهای اطراف تکرار شده است. با این تفاوت که در مقابل قاب میانی نمای شمالی – که بر محور هال مرکزی و حیاط میانی منطبق است- عنصر مهم دیگری که خبر از اتصال حیاط با فضاهای هال مرکزی می دهد، وجود ندارد.
طرح ساختمان مرکزی میراث فرهنگی، در کل طرح موفقی است. استفاده از قوس ها تاق و تویزه ها و آجر در فضاهای بیرونی و درونی موجب می شود که خاطره ای از معماری سنتی ایرانی با ساخت منظم و مرتب با هیبتی مدرن همراه شود. استفاده از الگوی بازارهای قدیمی تجربه آشنایی برای ناظرین خلق می نماید و این زمانی به اوج خود می رسد که ناظر در میان فضای کمابیش تاریک و خنک این راسته، با دیوارهای آری و تاق نماهای طرفین به مشاهده ی صنایع دستی عرضه شده در این راسته بپردازد.