گروهی از معماران که خود را ویک (WEAK) می نامند، سر پناهی کوچک از چوب بامبو به عنوان قسمتی از نمایشگاه دوسالانه دو شهر شنزن و هنگ کنگ در شنزن چین بنا کرده اند.
سازه که خانه حشره نامیده شده است، توسط کاساگراند از معماران فنلاندی سی-لابراتوری (C-Laboratory) و هسیه یین چون (Hsieh Ying-chun) و روان چین یو (Roan Ching-yueh) طراحی شده است. سازه از بامبو های منعطف ساخته شده و شامل یک استیج برای گروه های موسیقی، شعر و کرائوکه است. نمایشگاه دوسالانه از روز یکشنبه ۶ دسامبر آغاز و تا ۲۳ ژانویه ۲۰۱۰ ادامه داشته است.
اطلاعاتی از گروه معماری ویک درباره پروژه:
این ساختمان که بر زمین بایر یک سایت ساختمان خراب شده مابین تالار شهر شنزن و اردوگاه کارگران غیر قانونی تحقق یافته.طراحی از حشرات الهام گرفته شده و روش ساخت و ساز بامبو بر اساس دانش محلی از Guanxi روستایی که توسط کارگران ساختمانی در مهاجرت به داخل شهر آورده شده، است.
فضا در دوسالانه SZHK برای گروههای زیرزمینی، خواندن شعر، گفتگو، کارائوکه و به عنوان یک سالن برای کارگران غیر قانونی از اردوگاه های همسایه مورد استفاده قرار می گیرد. این ساختمان یک پناه، یک صحنه و یک شومینه ارائه می دهد. پس از دوسالانه، خانه حشره به عنوان یک باشگاه اجتماعی غیر رسمی برای کارگران غیر قانونی از حومه چین عمل خواهد کرد. ساختمان ضعیف، انعطاف پذیر و بداهه برای پاسخگویی به شرایط خاص یک سایت است. از خرابه ها بالا می آید. کنترل معماری به طبیعت اجازه ورود می دهد، معماری ضعیف میانجی بین طبیعت انسان و طبیعت است.همچنین ساخت و ساز در نتیجه برنامه ریزی مشارکتی بین طراحان، کارگران ساختمانی و دانش محلی بوجود آمده است.
پیله گوشه نشینی ضعیفی برای انسان مدرن برای فرار از فشار شهرنشینی در حال انفجار در قلب شنزن است. این یک پناهگاه برای محافظت از حشرات صنعتی از عناصر غیر طبیعی است.
هنگامی که آتش روشن می گردد ، جامعه دوباره متولد می شود. آزادی به انسان داده می شود تا سال ها به عقب باز گردد تا در یابد، قصه همان است. خانه حشره نتیجه مباحثات بین مارکو کاساگراند، هسیه یانگ چون و روان چینگ-یو است.
حشرات الهام بخش روش های ساخت و ساز ما هستند. معماران ویک ، حشرات صنعتی هستند. روند طراحی بسیار ناراحت کننده بود. ما همگی طرح را به سه جهت فردی خودمان می کشاندیم، اما بالاخره تسلیم شدیم و طراحی رییس ما شد و ما یاد گرفتیم گوش کنیم.معماری دستور می داد و معمارها گوش فرا می دادند. طراحی کافی نیست. طراحی نباید واقعیت را جایگزین کند. این ساختمان باید از سایت رشد می کرد و باید به محیط اطراف خود واکنش نشان می داد، آن را باید زندگی ، و منعکس می کرد. باید اجازه می داد خودش باشد، مانند هر موجود زنده دیگر. کنترل معماری در برابر طبیعت قرار دارد و آن در مقابل معماری است. ساختن محیط زیست انسانی، یک میانجگری بین طبیعت انسان و طبیعت است. انسان باید ضعیف باشد تا بخشی از طبیعت شود.
هنگامی که "طرح" به سایت آورده شد، سایت.آن را دریافت . مترجم بین سایت و طراحی، کارگران ساختمانی بودند.آن ها دانش محلی خود را به واسطه ارتباط با انسان های مدرن و طبیعت بدست آورده بودند.همان دستانی که خانه حشره را ساختند، شنزن مدرن را بنا کرده بودند.شنزن مانیفست کنترل است، و خانه حشره نمود ضعف!
پس چه بر سر کنترل های معماری می آید، ما باید تسلیم شویم تا طبیعت جلوتر بیاید و برای طبیعت انسان به عنوان بخشی از طبیعت خود قدم بردارد. کارگران ساختمانی ما حساس، خلاق و مسئول بودند. آنها می دانستند که چگونه طبیعت را بسازند همانطور که حشرات می سازند. به عنوان معماران ما باید جزیی از آن ها می شدیم برای دستیابی به فضای پویا، ارگانیک و لطیف.
در مقیاس بزرگ، اگر ما یاد بگیریم ارتباط بین صدها میلیون ها نفر که در حال حاضر از روستاهای چین به شهرهای مدرن مهاجرت می کنند و چه ها که در چنته خود به همراه می آورند را درک کنیم، ممکن است، قادر به خراب کردن شهرهای صنعتی باشیم تا قادر به ایجاد و تبدیل شهر به بخشی از طبیعت باشیم.
اتووود پیش از این با تمرکز بر معماری ونگ شو، تلاش کرده است به تبیینی نسبی از وضعیت معماری چین رسد، نگاهی کلی به اثار ونگ شو را می توانید در مقاله وَنگ شوُ؛ باستان شناسی اتمسفری کهن برای کشف امر نو به قلم فاطمه موسوی مقدم بیابید و تدقیق مواضع ونگ شو به عنوان معتبرترین معمار چینی شناخته شده در محافل جهانی در مواجه با شهری شدن، سیاست های توسعه کالبدی، سیاست های کنترل مهاجرت و سنت های معماری بومی را نیز می توانید در مقالهشهری شدن به سبک چینی و بحران تمدنی؛ ونگ شو و معضل تدقیق معماری: معماری خنثی، معلق یا متعهد به قلم استفن اسمیت مشاهده فرمایید، نوع نگاه آی وِی وِی به مصرف گرایی به سبک چینی و چگونگی مواجه لایه های فکور چین با غرب را می توانید در مقاله آی وِی وِی؛ پاپ آرت و ماهیت زدایی شی دلالت گر از رهگذر جامعه ی مصرفی به قلم فریبا شفیعی ملاحظه فرمایید.