ما میان ویرانه ی تمناها، پرسش های غلط طرح شده، نمادهای منزلتی، کاریکاتورها و هیولاها در حرکتیم. تجاری سازی واقعیت، معماری فضاهای محصور را به مبلمان کردن فضا تقلیل داده است و مبلمان به تنها موضوع طراحی تبدیل شده است: بسته به نظر مخاطب که قطعات مدنظرش را از پیش و از داخل کاتالوگ برگزیده، عناصر تعریف کننده فضا صرفا در یک ترکیب بندی بعضا جدید و احتمالا شگفت اور و بر اساس اموزه های برامده از قواعد و مدل های ارائه شده به وسیله مجلات کنار یک دیگر مونتاژ می شوند، در نتیجه به جای فرهنگ این ذائقه است که مد نظر می اید و بسط عمیق یک فلسفه متین و فروتن از زتدگی در فضاهای محصور مجددا به تعویق می افتد.