درطول زمان کتابخانه فضایی رمزآلود و پرکشش برای من بوده است. در واقع تصور میلیون ها کتاب زیر یک سقف، همه دانش و تفکرات ثبت شده بشر در یک محیط، ایده ای جذاب و در عین حال ترسناکی را ارائه می کند. احساس کوچک و نادان بودن در مقابل قفسه های بلند و طولانی کتابخانه ها تقریبا اولین تجربه حسی من در هر کتابخانه ای است. اما داستان در مورد کتابخانه مرکزی سیاتل متفاوت می باشد؛ یکی از متفکرترین معماران عصر ما، در یکی از زیباترین شهرهای آمریکا، کتابخانه یا به عبارتی موجودی جدید را به عنوان کتابخانه ی معاصر طراحی می کند. کتابخانه سیاتل نه تنها از لحاظ فرم و سازه بنایی جالب توجه می باشد، بلکه از نظر عملکرد و نوع استفاده از فضا و حتی ردیابی کتابها رویکردی جدید نسبت به یک عملکرد کلاسیک دارد.
این کتابخانه از همان ابتدا عنصر شگفتی و اعجاب را با فرم خود و نحوه قرارگیری بر روی شیب سایت به نهایت می رساند. با وجود اینکه جداره های ساختمان در کد ارتفاعی خیابان، شفاف می باشند ولی همچنان فضای داخلی کتابخانه در هاله ای از ابهام می ماند. وارد شدن به کتابخانه از جبهه ی غرب به سان وارد شدن به یک سرسرای بزرگ از جنس نور و رنگ است. باز بودن فضا و تجربه های متفاوت فضایی در نقاط مختلف طبقه همکف، حرکت و خوانش فضا را راحت تر و سریع تر می کند. بر خلاف ساختار کلاسیک کتابخانه ها که کتاب اولین و شاخص ترین عنصر فضا می باشد، در کتابخانه سیاتل انسان و حرکت استفاده کننده در محیط چه در سطح افقی و چه در ارتفاع مهمترین مشخصه این معماری می باشد.
علاوه بر سطوح شیب دار پوسته ساختمان، خطوط مشبک این جداره به ایجاد عمق در فضای داخلی کمک می کند. مبلمان آزاد و استفاده از رنگ و بافت برای جداسازی فضاهای نشیمن و مطالعه نیز به باز بودن و وسعت دید کمک فراوان کرده است. اتاق یا راهروی قرمز و پله برقی سبز جذابیت بیشتری را برای حرکت عمودی در کتابخانه پیشنهاد می کنند. نکته قابل تامل دیگر در فضای کتابخانه حضور تعداد زیادی کارتن خواب و افراد خانه به دوش است که به طور کلی منظره جدیدی در کتابخانه ها و فضاهای عمومی شهری آمریکا نیست. اما به واسطه سرد و بارانی بودن سیاتل، این نسبت جمعیتی قابل توجه می باشد. بعدها در یکی از مصاحبه های رم کولهاس به این نکته برخورد کردم که حین طراحی پروژه، وی به طور کامل به این مساله واقف بوده و در روند برنامه ریزی فیزیکی، گروه بندی فضایی و عملکردی و همچنین در انتخاب متریال این مساله را مد نظر قرار داده است.
این شهاب سنگ فلزی و شفاف که یک بلوک شهری را به خود اختصاص داده است از هر جبهه خوانش متفاوتی را ارائه می کند. در عین حال که بیان ابهام و تفاوت را به عنوان زبان گفتگو با محیط اطراف بر می گزیند اما در عین متفاوت بودن، در بستر شهری خود به خوبی جای گرفته است؛ مانند شهاب سنگی که از برخورد آن به دشت سالها گذشته است و هم اکنون جزئی از منظره طبیعی محیط شده است.
سیاتل بعد از مینیا پولیس دومین شهر با سواد آمریکا می باشد و با توجه به بافت سیاسی و تفکرات پیشرو قالب بر شهر، کتابخانه مرکزی سیاتل پروژه ای ماندگار و معماری موفقی برای این شهر به حساب می آید.
کلیدواژه ها: رم کولهاس. کتابخانه سیاتل