ساخت ویلا مولر در پراگ، توسط ادلف لوس و دستیارش کارِل لوتا در سال 1930 به پایان رسید، ان ها خانه را برای فرانتیسک مولر و همسرش میلادا مولروا طراحی کردند. کارفرما صاحب شرکت تولید بتن مسلح بود و از همین رو بنا به نمایشی از تکنیک در ان زمان پیشرو ساخت با بتن مسلح تبدیل گردید و البته تجسد کامل نظریه های نافذ معمارْ تئوریسین کمتر دیده شده معماری معاصر؛ ادولف لوس. ویلا با ان شکل مکعبی و ان نمای زاهدانه اش عینیت کامل مقاله مهم ادولف لوس است؛ تزیینات و جنایت.
ساختمان در عین حال شاهد تدقیق یک کنتراست شدید است بین نمای سحرامیز و ساده اش و در عین حال فضای داخلی به شدت پیچیده و غنی اش، فضای داخلی ای که سنگ مرمر بدنه فضاهای عمومی اش را پوشانده و چوب برای فضاهای داخلی اش مورد استفاده قرار گرفته است.
توزیع فضایی ویلا بر قوام ایده ی رامپلان یا پلان فضایی شکل گرفته است که پیش از این لوس ان را به سال 1907 در ساختمان وزارت دفاع در وین اعمال کرده بود. رامپلان در ویلا مولر یک پرداخت بی نهایت پیچیده است برای جلوگیری کردن از سازماندهی فضا بر قوام طبقات منفک از هم و به موازت تعریف ساختاری برای فضا در قامت توالی ای از مناطق به هم پیوسته که عملا هم در ارتفاع کف تا سقف متفاوت هستند و هم می توانند هم زمان به کارکردهای متفاوت پاسخ مناسب دهند.
خود ادولف لوس این مدل از حل پلان را در گفت و گویی که به سال 1930 با او انجام شده است، اینگونه توضیح می دهد: معماری من از دل ترسیمات بیرون نمی اید، بلکه حاصل فضاست. من پلان، نما و برش ها را ترسیم نمی کنم. برای من چیزی به عنوان طبقه هم کف و طبقه اول وجود ندارد. انچه وجود دارد صرفا فضاهای ممتد در هم درگیرند؛ اتاق ها، سالن ها و بالکن ها. هر فضا به ارتفاع متفاوتی نیاز دارد. این فضاها انگونه در هم قفل شده اند که هم تغیر و بالا و پایین شدگی شان به چشم بیاید و مشهود باشد و هم کارکردی بودنشان.
سیرکولاسیون عمودی طرح از اتاق های عمومی در طبقه هم کف شروع می شود و تا خصوصی ترین فضاها در طبقات فوقانی ادامه پیدا می کند، گویی او یک پارامناد داخلی طراحی کرده است که می توان به وسیله ان به یک سیاحت لابیرنت گونه در فضاهای داخلی دست یافت.
ویلا از دو شبکه دسترسی بهره می برد یکی یک دستگاه پله سنتی ممتد است که در نمای جنوبی جانمایی گردیده و به کاربری هایی همچون اشپزخانه ختم می شود و دیگری یک دستگاه پله غیرممتد است که دسترسی به اتاق های متفاوت از طریق پلت فرم های منفک از هم فراهم اورده است.
رامپلان با اتاق هایی که پیرامون پلکان مرکزی شکل می گیرند به یک اتفاق امکان می دهد؛ برقراری ارتباط بصری بین محوطه های متفاوت. بین فضاها، دیوارهای ناقص چشم اندازهایی در جهت های مورب به سمت فضای داخلی ایجاد می کنند که به این فضا کیفیتی تقریبا تئاتری می دهد، این تلاش برای شکل دهی به فضا را بئاتریس کلمینا نوعی از تماشاگری جنسی می داند و در مقاله دیوار شکافته: وُیریسم خانگی بدان پرداخته است.
اتووود در این خبر نیز به معرفی این پروژه پرداخته است.