تصاویر از پی امده مجموعه ای است به نام" پایان خوش: هواپیماهای معجزه"، عکاس؛ دیتمار اکل، در سفرهایش برای یافتن باقی مانده هایی همچون، شهرک های المپیک، بقایای شهرهای جنگزده و . . . موضوعی را هم به هواپیماهایی اختصاص می دهد که ساقط می شوند اما همه سرنشینانش زنده می مانند.
این رخ داد را باید به چه نسبت داد، خلبان، بستری که هواپیما در ان سقوط کرده است، ماشینی بزرگ مقیاس، ابر سازه ای به نام هواپیما که جان سرنشینانش را فروتنانه نجات داده است. به گمانم پرسش این تصاویر این نیست، صحنه انچنان سورئالیستی روایت می شود که مناسبات عقلی به کنار می رود و معجزه بر تمام ارکان ذهن مسلط می شود.
مادر طبیعت که زهدان وار این اشیا غول پیکر را در خود ارام داده، ارام ارام و مزمن در حال بلعیدن این سازه های دست ساخت بشر است، باز هم اشکال بی فکر طبیعت در حال مستولی شدن بر فرم های متفکر انسان ساختند، همان طبیعتی که انسان ها را نجات داده، فرم های انسانی را می خورد و مستهلک می کند.