هنگامی یک معماری پربازدید و وایرال می شود که خوانندگان عاشق احساس تئاتری
بودن آن می شوند. این امر تبدیل به یک وسواس و علاقه مندی غیرعقلانی در اینترنت
شده است و ساختمان هایی "شیطانی" خوانده می شوند که می توانند خانه یک
شرور بزرگ یا شرکتی نابکار باشد.
فهرست ساختمان های شیطانی که توسط سایت هایی چون بوردپاندا و ردیت تهیه شده
اند؛ بیش تر از اهمیت به معمار اثر به ساختمان هایی با نورپردازی های دراماتیک و
یا احاطه شده در مه اختصاص یافته است. پروژه هایی از زاها حدید، فرانک گری و اوله شرن در
میان این فهرست قرار دارند. اما چه ویژگی ای باعث شده است تا این ساختمانها را
شیطانی باشند؟
ایا می توان یک ساختمان را شرور یا شیطانی خواند؟ یا
این امر به سادگی محصول عکاسی است؟ چگونه معماران باید برای درک ساختمان های خود واکنش
نشان دهند؟