روز
به روز به تعداد دانشجوبان دختر، در مدارس معماری افزوده می شود. اما تنها عده ی
معدودی، معماری را به عنوان حرفه ای جدی ادامه می دهند و تعداد اندکی به دنبال
اهداف بلند پروازانه، تا تاسیس مستقل دفاتر معماری پیش می روند. این موضوع بر لزوم بحث مدیریت
زنان و بهره گیری از استعدادهای آنان تاکید می کند و این امر مستلزم شناسایی و تقویت توانمندی ها و نقاط
ضعف زنان معمار و اثبات کارآمدی آنان در این حرفه است. پیشرفت و توسعه معماری مستلزم
استفاده از تمام پتانسیل های موجود جهت بهره
وری است. جامعه معماری باید زمینه های لازم را برای تبدیل نیروهای بالقوه به بالفعل فراهم آورد و شرایطی ایجاد کند که زنان معمار نیز،
فعالیت های کارآمد این رشته از جمله امور اجرایی و مدیریتی را همگام با مردان معمار
پیش برده و جایگاه خود را در معماری مستحکم کنند.گرچه حضور کم رنگ زنان در دنیای
کار حرفه ای موضوعی مختص به معمار ی و جوامع سنتی نیست اما ماهیت این حرفه، محدودیت
ها و باورهای غلط جوامع سبب شده خطر به حاشیه رانده شدن، بیش از سایر مشاغل زنان
معمار را تهدید کند. در جوامعی که هنوز مشارکت عادلانه زنان و مردان در فعالیت های
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده است، فرایند توسعه آن گونه که انتظار می رود
موفق نخواهد بود.
شاید
بتوان مجموع عوامل کناره گیری زنان، از جامعه حرفه ای معماری را به چهار دسته کلی
تقسیم کرد، مواردی که جدای از تاثیر فردی بر دیگری اثر گذاشته و باعث تشدید هم می
گردند:
خانواده
فارغ
از جنسیت، پیام هایی که از خانواده دریافت می کنیم بر فردایی که در انتظار ماست بی
تاثیر نخواهد بود.
- خانواده
چه انتظاری از ما دارد؟
- آیا
فرصت، توانایی و قدرت انتخاب برابری داریم؟
- چه خطراتی
تهدیدمان می کند؟
- در مواجهه
با مشکلات به تنهایی پیروز می شویم؟
خانواده
به عنوان اولین رکن اجتماعی به ما می آموزد در چه مسیر ی حرکت کنیم، تا کجا پیش
برویم و حتی چه زمان از ادامه مسیر دست بکشیم. گرچه اغلب خانواده های ایرانی تا حدی
سنت ها ی گذشته را رها کرده و دربسیاری از امور امروزی می اندیشند، اما در لایه
های درونی جامعه شاهد خانواده هایی هستیم
که هنوز از موضوعات برابری جنسی گذر نکرده و با ظاهری امروزی اما عقایدی کهنه
اداره می شوند. خانواده هایی که قائل به حقوق برابر میان فرزندان خود نیستند و به
همین ترتیب پذیرش و درک درستی از توانایی های دختران خود ندارند. آنان فرزندان خود
را نه برای جامعه که تنها برای حضور در کانون محدود خانواده تربیت می کنند و از
بدو تولد، مرزی نامرئی برای فعالیت زنان ترسیم می کنند. دختران در چنین محیطی
همواره خود را جنس دوم یافته و نیازمند به تکیه گاهی برای ادامه زندگی می بینند. و علی رغم طی مدارج عالی، از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند همچنین
دختران معماری که بر مشکلات غلبه کرده و با تمام توان خواهان رقابت تنگاتنگ با
مردان هم مسیر خود هستند، اسیر عدم آگاهی خانواده از تفاوت های این رشته با سایر
مشاغل می شوند. دخترانی که فرصت حضور در سفرهای گروهی، بازدید های علمی و کارگاه
های عملی را ندارند، از همان ابتدا مسیر موفقیت در این رشته را برای خود مسدود می
بینند و پس از فارغ التحصیلی آخرین پیوندهای آنان با این رشته گسسته می شود..چنین
خانواده هایی پسرانی تربیت می کنند که بعضا
قادر به پذیرش زنان در سطوح بالای جامعه نیستند. این مردان در آینده همسرانی
ناسازگار، مدیرانی با عینک بد بینی و کارفرمایانی بی اعتماد به توانایی زنان در
مشاغل حرفه ای خواهند بود.
اجتماع
ترسیم
مرزهای مشخص جنیستی، وجود الگوهای از پیش تعریف شده، به رسمیت نشناختن زنان در خارج از خانه و تحمیل مسئولیت های
انعطاف ناپذیر در امور خانه و تربیت فرزندان، گوشه ای از موانعی است که جامعه
آموزش ندیده و جنسیت محور بر سر راه زنان شاغل قرار می دهد. نوع نگرش جامعه به زنان
به عنوان موجودی محدود که به سبب داشتن وظایف متعدد، قدرت بدنی کمتر و عدم پذیرش شرایط
سخت کاری توانایی مشارکت در عرصه های مختلف این رشته را ندارند سبب شده هنوز بسیاری
از افراد با وجود گذشت سال ها از فعالیت و آموزش زنان در رشته معماری این رشته را مختص
مردان بدانند. اجتماع امروزی خواستار تعادلی ریسک ناپذیر میان وظایف زن است و از
او می خواهد کار حرفه ای را پس از موفقیت کامل در امور خانه دنبال کند. این موضوع
همواره حرفه زنان را در درجه دوم اهمیت قرار داده و از ابتدا آنان را از رقابتی یکسان
با مردان باز می دارد. ازدواج، تعهد خانوادگی و نبود درک متقابل سبب می شود زنان
معمار از بسیاری از مسئولیت های سنگین کاری به اجبار دست شسته و و تنها به فعالیت های
دفتری محدود شده و تلاشی برای دستیابی به مراتب مدیریتی نداشته باشند.
آموزش
موفقیت
در رشته معماری علاوه بر هنر به دانش فنی نیز بسیار وابسته است. بسیاری از
دانشجویان معماری به محض وارد شدن به بازار کار در مواردی مثل دانش فنی و اجرایی،
مهارت مذاکره و پرزانته خود و تواناییهایشان احساس ضعف می کنند و بنظر می رسد این
موضوع در زنان بیشتر به چشم می خورد و نیاز آنان برای تقویت دانش و مهارت های خود
در موارد زیر ضروری بنظر می رسد:
- دانش فنی و تخصصی (شاید یکی از علل آن عدم حضور دانشجویان در دوره آموزشی، در
کارگاه های ساختمانی است)
- دانش و مهارت های مدیریتی
- مهارت های مذاکره با کارفرما و مارکتینگ
- دانش مقررات و قوانین حقوقی و اجرایی
محیط
کار
اساتید
دانشگاه، همکاران دفاتر معماری،
کارفرمایان وکارگران ساختمانی همه و همه در این اجتماع رشد یافته و آموزش لازم جهت
رعایت حقوق برابر را ندیده اند. وجود کارگران کم سواد و بعضا بی سواد و غیر قانونی
امکان رفتارهای غیر قانونی را افزایش می دهد و امنیت زنان را به خطر می اندازند. محدودیت
های سنتی در ارتباط با مردان و عدم آموزش آنان در این زمینه بر سختی کار می افزاید
و آزادی عمل را از زنان معمار می گیرد. در جامعه ای که فرهنگ مرد سالاری وجود دارد
پذیرش سهم برابر زن و مرد کار ساده ای نیست.
نقش
ما در پررنگ کردن این حضور چیست؟
گرچه
به نظر می رسد کلید حل موضوع در درجه اول در دست زنان معمار است اما نمی توان
اهمیت حمایت در سطوح بالای تصمیم گیری را نادیده گرفت. برنامه ریزی های آموزشی و
مدیریتی در این مسیر از اهمیت ویژه ای برخوردارند. بر این اساس ارائه راهکارهایی
در این حوزه می تواند راهگشای آینده باشد. در انتها به تعدادی از این راهکارها
اشاره می کنیم:
- لزوم
فرهنگ سازی در زمینه ی توانایی های برابر زنان و مردان
- لزوم
تغییر در نظام آموزشی، نگاه برابر و ایجاد انگیزه های لازم جهت موفقیت زنان در این
حوزه
- پردازش
الگوهای زنان موفق و معرفی آنان به جامعه جوان معماری
- تربیت
زنان توانمند معمار در دانشگاه ها و ایجاد فرصت های مدیریتی برای آنان در جامعه
-
تقویت مهارت هایی مثل مذاکره با کارفرما، مارکتینگ و الزام گذراندن دوره های
کارآموزی در کارگاه های ساختمانی در طول دوران تحصیل
- بازنگری
در سیتم استخدام دفاتر و کارگاه های ساختمانی و رفع موانع گزینش های جنسیتی
-
بازنگری در شرایط کاری دفاتر معماری (تغییر نگرش لزوم ساعت های طولانی کار، جذب
نیروی پاره وقت و ایجاد شرایط کاری انعصاف پذیرتر)
- شناخت
دلایل نابرابری دست مزدها و تلاش برای از بین بردن آن
شاید
زمان شکستن این سقف شیشه ای فرا رسیده...
منابع
استید،
ناومی؛ کلارک، جاستین (2015). "تبعیض جنسیتی در معماری: ما چه می توانیم بکنیم؟"، برگرفته از
سایت:
www.archiparlour.org
اسمیت،
ماریا (2014). "چرا زنان معماری را ترک می کنند"، برگرفته از سایت:
www.architectural-review.com
هیل،
جان (2015). "یک بررسی کوتاه از زنان در معماری"، برگرفته از سایت:
www.world-architects.com
وینستون،
آنا؛ (2016). "نابرابری، همچنان موضوعی جدی در معماری آمریکا، زنان معمار می
گویند"، برگرفته از سایت:
www.dezeen.com
این متن در قالب مجموعه "زنانِ معمارِ ایرانی و
سقف شیشه ای در نوزده روایت" پدید و در این لینک گرد آمده است.