در شكل گرفتن ايده كار، برنامه كارگاه مسابقه قوام الدین شیرازی تعيين كننده بود، اين رويداد شهرى حاصل تعامل بخش آموزشى نظام مهندسى شيراز، شهردارى شيراز و كارخانه آجر ارگ است. نظام مهندسى اين مسابقه را به شكل يك كارگاه آموزشى ترتيب داد، شهردارى شيراز سايت پروژه را در اختيار كارگاه گذاشت و آجر ارگ مصالح كار را تأمين كرد.

محدوديتها و امكانات اين سه ارگان چهار چوب عمل ما را مشخص كرد:

ـ تعريف  يك پروژه جمعى به شكل يك كارگاه شهرى در فضايى غير از جريان اصلى آموزش معمارى

ـ ساختن يك سازه موقت در محدروده چهار در چهار بى آنكه به سنگفرش محوطه عفيف آباد لطمه اى بخورد

ـ استفاده از مصالح آجر كه رايگان و نامحدود در اختيار ما قرار گرفته

ـ معمولا آجر از مصالح موقت نيست بالأخص در مقياس چند هفته، اين شد كه ترانزيت و انبار آجر براى ما جالب شد.

١٠،٠٠٠ آجر به سايت ما رسيد، ما سطح چهار در چهار سايت را با  آجرها فرش كرديم و لايه لايه بر آن افزوديم تا حدود ٩لايه آجر در محدوده سايت انبار شد. در پايان روز اين توده  صحنه اى براى اجرا موسيقى و نمايش شد.

تا روز بعد و با جابه جايى لنداسكيپ آجرها چيزهاى ديگرى ظاهر شود.

عمل جابه جايى  بعد از انبار كردن فضا را به واسطه شكل واحد آجر و شبكه اى كه مى سازد  به وجود مى آورد. اينجا روش و فرم گرفتن لندسكيپ نتيجه طبيعى شكل راست گوشه آجر است.

پاويون ما را واحد آجر شكل مى دهد. پاويون ما از كارخانه آجر شروع مى شود. آجرهاى آماده در كارخانه انبار مى شوند، توده آجرهاى انبار شده در كارخانه دايم تغيير مى كند؛ از طرفى آجرهاى بيشترى توليد مى شوند و از طرفى ديگر آجرهاها در توده هاى كوچك تر از توده اصلى برداشته شده و جابه جا مى شوند،  تا بارديگر در محوطه كارگاه هاى ساختمانى شهر انبار شوند و اين روند در حين ساخت و بعد از تخريب هم ادامه دارد.

در پروسه چيدن و انبار كردن و بعد،  تغيير لنداسكيپ آجرى عده  زيادى از رهگذران براى تماشاى نمايشِ جابه جايى پا شُل كردند، حتى نشستند، با ما پيش نيك كردند، آش خورديم . بعضى ديگر  سوال مى كردند و گفتگو شكل گرفت، شما چه كاره ايد؟ چرا از ملات استفاده نمى كنيد؟  اين كه مى سازيد جديد است يا قديمى، تا كجا مى خواهيد اين كار را ادامه دهيد؟

پروسه جابه جايى در يك لحظه ثابت مى شود اين مكث در زمان به واسطه لايه گچ نازك و سفيدى است كه بعضى سطوح توده را اندود مى كند. لايه گچ، از مصالح موقتى است، مثل گچى كه انبار آجرهاى كارگاه هاى ساختمانى را پايدار مى كند و نقش پشت بند را دارد.

لنداسكيپِ در حال تغيير آجر، در يك لحظه ثابت شده ولى موقتى است ناتمام است، مى تواند يك ديتيل باشد، يعنى جزيى است از يك ميدان بزرگرتر، يك پروتوتايپ كه روش توليد، پروسه ى گسترش در فضا و زمان مشخص و كاربرى و فرم هاى  متنوع را براى فضاى عمومى شهرى پيشنهاد مى كند.

آيا يك لندسكيپ شهرى در ساختارش مى تواند هماهنگ با فعاليت هاى شهرى تغيير كند ، با آنها عجين شود و تايم لپسِ شكل گرفتنش خود يكى از رويدادهاى فراوان شهر باشد؟

انبار عمومی

طرح دوم برگزیده هیات داوران

گروه: سيد محمد احمدى، آنيتا اكبرى، عليرضا بلورچيان، اشكان بهمنى، الناز پيوند، محمد على تربيت جو، بهاره جمالى فرد، مهناز جوكار، زهرا دارابى، فاطمه سبزى گليجانى، پوريا فرخى، مهسا فقيهى، زهرا قاسمى و سينا وطن خواه