مقاله field
conditions یا شرایط میدان نوشته
استن آلن از جمله نوشته های تاثیرگذار نظریه معماری معاصر پس از دهه 90 است که
احتمالا حالا می توان ان را تقریبا کلاسیک دانست، نوشتار بالا که برگردانی از
مقدمه کوتاه و تبیینی کریستا سایْکس در کتاب برساختن یک دستورکار جدید برای
معماریست، جایگاه و نقش این نوشتار را در قالبی فشرده تدقیق می نماید.
سایْکس این مقاله را نوشتاری تکمیلی برای مقاله
پساکارکردگرایی (1972) پیتر آیزنمن می داند و معتقد است هر دوی این مقالات به
دنبال رشد درونْ دیسیپلینی معماری فارغ از قیودی اند که اومانیته رنسانس و پی ایند
ان مدرنیته ارتدوکس بر معماری بارگذاری کرده است. اگرچه هر دو تئوریسین برای این
رشد نیروهای متفاوتی را لحاظ می کنند، آیزنمن تاریخ را نیروی پیشْ ران پروژه خود
می داند و آلن میدان یا بستر و نیروهای پی در پی به روز شونده تاثیرگذار بر ان را. اگرچه ناگفته واضح است که نگاه آیزنمن به رشد دیسیپلین به شدت صلب و بسته تر از
استن آلن است، انگونه که سایْکس بیان می کند استن آلن بر فهم از معماری به عنوان
یک کلیت منسجم وفاق دارد، بارزه ای که کاملا رو به روی تلاش های رابرت ونتوری،
آلدو رسی و پییر ویتوریو آئورلی در تولید و پرداخت و فهمِ کلیت غامض یا سختْ یاب قرار
می گیرد و گویای دینامیسم درونی مدل هایی از فکر است که به دنبال رشدِ درونْ ساز و
درونْ سوخت دیسیپلین معماری اند.