دیوید ای. بل، در مقاله ای که بر سایت "ملت" بارگذاری شده است،
با مرور کتاب مایکل رپورت با نام شهر سرکش: پاریس، لندن و نیویورک
در دوران انقلاب (2017)، می پرسد چرا فعالیت های انقلابی دربرخی از نقاط رخ می دهند
و در بر خی دیگرنه؟ به گفته بل، نه فقط تکنولوژی ارتباطات اجازه فعالیت انقلابی را در این شهرها گسترش داد،
مهمتر از آن؛ تماس نزدیک و مکرر اجتماعی ای بود که از طریق محیط شهری فراهم می شد. در ادامه،
گزیده ای از بررسی بل را می خوانید:
یکی از دلایلی که تاریخ جهانی در مواجهه با رادیکالیزاسیون به مشکل برمی
خورد؛ مقیاس عمل آنهاست. تاریخ جهانی، بنابر تعریف، بزرگ مقیاس است. در مقابل؛ رادیکالیزاسیون
در فضاهای نسبتاً کوچک و محاط وجود دارد، جایی که افراد همفکرمی توانند اخبار و
ایده ها را مبادله کنند، احساسات مشترک خود را تقویت کنند و به بزرگنمایی خشم خود
نسبت به مخالفان شان بپردازند. امروز ما می توانیم این پدیده را کمابیش از طریق
رسانه های اجتماعی تجربه کنیم. کسانی که در اواسط قرن
نوزدهم زندگی می کنند می توانند در فضاهای اجتماعی سازی شدهء سیاسیِ متمرکز که
توسط احزاب سیاسی انقلابی فراهم شده، آن را تجربه کنند. اما قبل از وجود چنین
احزابی، رادیکالیزاسیون به طور کلی نیاز به گردش پرشتابی از مواد چاپی یا تماس
چهره به چهره بزرگ مقیاس، و یا ترجیحاً هر دو
دارد. تا کنون ساده ترین مکان جهت مواجهه با این
موارد؛ شهرهایی بوده اند که چیزی بیش از تراکم جمعیت ارائه
می دادند: آنها کافه ها، بارها، رستورانها، باشگاه ها و کتابخانه هایی
داشتند که مشتریان می توانستند در مورد مسائل سیاسی بحث کنند و روزنامه ها و
اعلامیه ها را بخوانند. آنها میدان ها و پارک
هایی داشتند که مردم می توانستند به تعداد زیاد در آنجا جمع شوند و آنها سابقه طولانی از ناآرامی و بسیج مردمی داشتند. آنها به ویژه در شهرهای بزرگ، ساختمان های
دولتی و آثار تاریخی ای داشتند که امکان پیگیری اهداف را برای این
جمعیت فراهم می کردند و تسخیرشان معنی کاربردی و سمبولیک عمیقی داشت. به عبارت دیگر، شهرها دربردارنده ترکیبی از عناصر
اجتماعی و فرهنگی بودند که می توانستند با سرعت وحشتناک و حتی انفجاری فراتر از
آنچه که از نظر سیاسی قابل تصور بود؛ بطور چشمگیری رو به جلو حرکت کنند.