گوناگونی و تفاوت در برگزیدن رویکردهای متفاوت، یکی از شاخصترین ویژگیهای معمار
آمریکایی آرژانتینی تبار،
سزار پلی César Pelli بود. ریشهی مشترک تمامی کارهای پلی را میتوان حساسیت و توجه وی به مکان و محیط دانست. او در سال ۱۹۷۵ فعالیت حرفهای خود را به شکل انفرادی با طراحی
مرکز طراحی آرام Pacific Design Center در لس آنجلس آغاز کرد و در سالهای بعد
مرکز مالی جهانی٫ به سال ۱۹۸۸ در نیویورک،
برج های پتروناس Petronas Towers، به سال ۱۹۹۶ در کوالالامپور٫
مرکز گمرک ترنسبی Transbay Transit Center و
برج سیلزفورس Saleforce Tower که هماکنون در حال ساخت هستند را در سانفرانسیسکو طراحی کرد و در طراحی هر یک از این پروژهها کنش بدیع و منحصر بفردی را نسبت به زمینه و بستر طرح اتخاذ کرد.
پلی در این باره میگوید: ”شهرها مهمترین مسئولیت ما هستند. شهر٫ کلیّتِ آن چیزیست که ساختمانهای ما جزئی از آن است. در طول دوران مختلف٫ یکسان کردن پروژه معماری با محیط اطرافش همواره هدف معماری بوده است. تحوّلات فرهنگی و تکنولوژیک موجب کمرنگ شدن این رابطه شدهاند و امروزه وظیفهی هرکدام از ماست تا این امر را درنظر بگیریم.“ بسیاری از پروژه های وی در پرسپکتیوی که قرار گرفتهاند٫ بلندترین عنصر معمارانه شهر یا کشور بهحساب میآیند اما خود او ترجیح میدهد تا این پروژهها را از نگاهی انتزاعیتر به عنوان فضا و نه فقط اُبژه مورد بررسی قرار دهد. ”از نظر من انتخاب یک سبک برای طراحی کار درستی نیست. ما به عنوان معمار در شرایط و بسترهای متفاوتی کار میکنیم و باید سعی در تقویت ویژگیهای خاص زمینهی پروژه داشتهباشیم٫ نه ضعیف کردن آنها.“
سزار پلی در تاریخ ۱۲ اکتبر سال ۱۹۲۶ در شهر توکومان Tucumán آرژانتین زاده شد. پدرش کارمندی دولتی در بخش شهری و مادرش معلم بود. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در دانشگاه دولتی توکومان به سرانجام رسانید. پس از اتمام دورهی کارشناسی بهطور اتفاقی با سیلابس دروس معماری آشنا شد: طراحی٫ تاریخ٫ نقاشی٫ ریاضی و هنر همگی رشته هایی بودند که پلی در آنها مهارت داشت و بنابراین بر خلاف آنچه در آرژانتین مرسوم بود پس از اتمام تحصیلات بلافاصله وارد بازار کار نشد و تصمیم به تحصیل در رشته معماری گرفت. وی پس از این دوره٫ علاوه بر تدریس در دانشگاه مسئولیت مدیریت یک شرکت ایالتی طراحی را نیز بر عهده گرفت و به موفقیتهایی در زمینهی طراحی خانههای مقرون به صرفه با مساحت مناسب دست یافت. پساز ازدواج و مهاجرت به ایالات متحده آمریکا٫ پلی مدرک کارشناسی ارشد خود را از
مدرسه معماری دانشگاه ایلینویز دریافت کرد. استعداد نهفته شده در وجود پلی و آیندهی روشنی که به واسطهی این استعداد در انتظارش بود موجب شد تا توجه یکی از اساتید دانشگاه را به خود جلب کند و او را برای کار در
شرکت اروسارینن Eero Saarinen درنظر بگیرد. جایی که پروژههای مهمی همچون ترمینال پروازهای بینالمللی فرودگاه جانافکندی (۱۹۶۲) و پروژهی
Ezra Stiles and Samuel Morse Colleges در دانشگاه ییل به سال ۱۹۶۲، که در سال ۲۰۱۱ توسط
کیران تیمبرلیک Kieran Timberlake بازسازی شد در انتظارش بودند. این پروژه ها برای معماری که به حوزهی عمومی٫ مادّهگرایی و تجربهی فرمی علاقه زیادی دارد بسیار ارزشمند بهحساب میآیند. پلی پساز آن در
شرکت Daniel, Mann,Johnson Menderhall (DMJM) در لسآنجلس به مدیریت بخش طراحی رسید و در آنجا
پارک سانست Sunset Mountain Park Urban Nucleus را در سال ۱۹۶۵، به شکل نوک قلّه و مانند زیگوراتی که از دل زمین بیرون آمده است طراحی کرد. در سال ۱۹۶۸، پلی به
شرکت گروئن Gruen Associates پیوست و در آنجا به یکی از افراد رده بالا در بخش طراحی بدل گردید. با بکارگیری تکنولوژی پیشرفته در زمینهی طراحی با فولاد و شیشه٫ این شرکت توانست پروژههای مهمی چون
سالن سنبرناردینو San Bernardino را به سال ۱۹۷۲ و پروژهی مرکز قضایی Common and Courthouse Center را به سال ۱۹۷۳ در کلومبوس ایندیانا طراحی کند.
زمانی که پلی در آستانهی تاسیس شرکت خود و همچنین نایل آمدن به مقام مدیر گروه معماری در
دانشگاه UCLA بود، به او پیشنهاد شد تا در عوض رئیس
مدرسه معماری دانشگاه ییل شود٫ مقامی که او از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۴ در نیوهون٫ که هماکنون نیز
دفتر پلی کلارک پلی Pelli Clarke Pelli در آنجاست٫ آن را تجربه کرده بود. در سال ۱۹۹۵ پلی مفتخر به دریافت مدال طلا از
مؤسسهی معماران آمریکایی AIA شد. در سال ۲۰۰۴ او
جایزه آقاخان را بواسطهی طراحی
برج های پتروناس و هماهنگی آنها با فرهنگ اسلامی در مالزی دریافت کرد. پلی همچنین توانست در سال ۲۰۰۶
جایزه Cemex’s Life and Work Award و در سال ۲۰۱۲
جایزه Konex Foundation را با عنوان مهمترین کنشگر آرژانتین در حوزهی هنرهای بصری در یک دهه اخیر ازآن خود کند.
پلی هر پروژه را به شکلی جداگانه و متمایز که نیازمند طراحی خاص خود است درنظر میگیرد که آمیخته ای از تمامی اطلاعات دریافتی و حسّی که پلی در آن لحظه دارد میباشد. این دو همزمان با هم اتفاق میافتند. دو اصل مهم در طراحی وی را میتوان ”ستون فقرات“ برای پروژه های افقی با محوریت فعالیتهای اجتماعی و ”مرکزییت“ — اتصالی بین زمین و بهشت برین — برای ساختمان های عمدتاً عمودی درنظر گرفت. برجستگی فضاهای باز و خارجی٫ مانند باغ زمستانی و پلازای خارجی در پروژه مرکز مالی جهانی را میتوان بهعنوان احترام معمار به میراث منتسب به آرژانتین و فضاهای مشابه در آمریکای لاتین در نظر گرفت. در خلال دهه ۹۰ میلادی کارهای پلی با استفاده از شیشه٫ آهن و سنگهای نازک تکامل یافت که بعضی آن را شبیه به ”چادر“ دانستند. این امر به خصوص در
برجهای پتروناس واضح است. اگرچه برجهای پتروناس آمیخته با فرمهای اسلامی آسیای جنوب شرقی نیز هستند.
پلی هرگز برای کارهایش قائل به امضایی مشخص نبود و در عوض ترجیحات٫ جهتگیریها٫ متریالها و رنگهای مشخص را بر میگزید. او در این باره میگوید: ”طراحی برای من مانند آتنا که از آغاز در زره بدنیا آمد تنها یک ایده که بهطور کامل در ذهن بیاید نیست. بلکه بیشتر شبیه به یک دانهی گیاه است که آن را میکاریم و اجازه میدهیم با گذشت زمان رشد کند.“
سزار پلی که در سن ۹۲ سالگی از دنیا رفت٫ به عنوان معماری که پروژههای بلند مرتبهاش از حیث کیفیت هنری و نه فقط بلندی٫ قاب های خارقالعادهای را به خط افق شهرهای زیادی در سراسر جهان افزود همواره در یادها باقی خواهد ماند.