سری بازی "Call of Duty" یا "ندای وظیفه"، که توسط دومین کمپانی بزرگ سازنده ی بازی در آمریکا به نام "اکتیویژن بلیزرد" عرضه میشود، جنگ افزارهای گرم مورد استفاده ی ارتش را با این تخیلات رمبو-گونه ترکیب مینماید که یک مرد سفید پوست با یک اسلحه در دست، میتواند به تنهایی سپاهی از بیگانگان را مغلوب کند. با وجود این که این بازی ها، نشانه هایی را از کشمکش های دنیای واقعی وام گرفته اند (زمینه هایشان جنگ آمریکا با ویتنام و یا جنگ جهانی دوم را شامل میشوند)، به نظر میرسد که شرایط را ساده سازی نموده و از گزارش های حقیقی چشم پوشی کرده اند. نتیجه ی آن، فروش های فوق العاده و جدال های اجتناب ناپذیر بوده است. محصول اخیر این کمپانی، بنام "Call of Duty: Modern Warfare" یا "ندای وظیفه: ستیز مدرن"، نمونه ای آتش افروز از فسفر سفید، سلاحی شیمیایی که توسط قوانین بین المللی ممنوع اعلام شده است را در اختیار کاربران قرار میدهد. (این دست سلاح ها، میتوانند استخوان انسان را ذوب کنند و ادعا شده که اوایل سال گذشته از آن ها در مقابل کودکان سوریه استفاده شده است.) این اقدام، جنجال عظیمی را در سالی که گذشت ایجاد نمود. منتقدین معتقدند که قرار دادن این سلاح در بازی، بیانگر عدم مسئولیت پذیری شدید سازندگان آن است. جان فیپس، تفنگدار دریایی اسبق ارتش آمریکا، در نوشته ای ادعا نموده که این اقدام، به طور واضح، تجلیل از یک سلاح غیرقانونی بوده است و به هیچ وجه تاثیر فسفر سفید بر بدن انسان را به طور کامل و واقع گرایانه شرح نمیدهد. عده ای دیگر، نگرانی ها را پس زدند. نویسنده ای در سایت "دوران ارتش"، ادعا داشت که "بالاخره اینجا نقطه ی غریبی برای مشخص کردن حد و مرز ها بود،" با توجه به این نکته که بنیاد بازی "ندای وظیفه" غالبا حول محور کشتن انسان ها میچرخد.
در ماه نوامبر، بابی کوتیک، مدیرعامل بلیزرد (و در کمال تعجب، بازیگر نقش کوتاهی در فیلم "Moneyball" یا "توپ پول") به یک خبرنگار CNBC اذعان داشت که فکر نمیکند بازی های کمپانی او، باید به سیاست ربط پیدا کنند. شاید این پاسخی معقول، از جانب رئیسی بود که معتقد است شغل او، فروختن اسباب بازی به نوجوان ها میباشد. اما این پاسخ برای هرکسی که باور دارد این رسانه، پتانسیل این را دارد که بسیار جاه طلبانه تر باشد ، یک خودداری ناامید کننده بود. این موضوع همچنین باورهای غالبا فرصت طلبانه ی حامیان بازی های ویدیویی را نیز در معرض نمایش گذاشت. از دیدگاه منتقدین، میتوان گفت که بازی ها تنها برای سرگرمی بوده و قابلیت آسیب زدن را ندارند؛ و از منظر ستایشگران آن نیز، میتوان گفت که همان بازی ها میتوانند به گونه ای ارائه شوند که تاثیر مثبتی روی قلب و ذهن ما بگذارند. البته که این قرارداد ها در تمام رسانه ها وجود دارند. اما برای آنان که معتقدند بازی ها قابلیت بردن ما به مکان های بدیع، سرورآمیز و یا روشن فکرانه را دارند، این یازده بازی پیش رو را، که به نظر میرسد در سالی که گذشت چراغ راهنمای مسیر رو به پیشرفت بوده اند پیشنهاد میکنیم.
Disco Elysium/ بهشت دیسکو (برای PC)
دیسکو الیسیم با یک معمای دوگانه آغاز میشود: چه کسی نگهبانی را در بیرون هتل شما، به قتل رسانده و از درختی آویزان کرده است؟ و چرا شما، یک کارآگاه دائم الخمر مبتلا به فراموشی، به آنجا اعزام شده اید تا درباره ی این قتل تحقیق کنید؟ در ادامه، شما به همراه همکار پاکدامن خود، به اکتشاف یک شهر ساحلی محروم و افول کرده میپردازید، و از شهروندانی که غالبا با شما همکاری نمیکنند، بازجویی کرده و سرانجام، قطعات زمینه ی اجتماعی-اقتصادی قتل را یافته و کنار هم میچینید. این بازی، به نویسندگی رمان نویس کارالیایی-استونیایی به نام رابرت کرویتز، با ظرافت به درون مایه ای مهم و جدی میپردازد، و انگیزه برای گشودن گره از راز های این شهر، با جلو رفتن بازی بیش از پیش میشود. موفقیت در بازی، معمولا وابسته به شانس و احتمالات پرتاب تاس است، اما لذت بخش ترین بخش بازی، زمانیست که بالاجبار باید با شکست مقابله کنید. در این روش، شیوه ی روایی داستان، مانند زندگی واقعی، پر از تصمیمات آنی و لحظه ای و بازی با احتمالات است.
Outer Wilds (برای PS4, Xbox One, PC )
فضا، بعلت وجود دلایل فنی (چون رندر گرفتن از خلا بسیار راحت است) و دلایل کانسپچوال (کاوش در خلا در حالت نشسته روی صندلی دسته دار نیز راحت است) همواره مورد توجه شدید طراحان بازی های ویدیویی قرار گرفته است. اما به هر حال، تمام کهکشان ها به صورت یکسان خلق نشده اند. برخی از آن ها بسیار پهناور و بی انتها هستند؛ و برخی دیگر، همانند کهکشان موجود در بازی Outer Wilds، به نظر کوچکتر و خودمانی تر میرسند. این بازی، شما را به وسیله ی یک ماه نورد آپولوی زهوار در رفته، به کاوش در میان یک منظومه ی شمسی متراکم میبرد، که با توجه به مهارت های شما بعنوان یک خلبان، با حرکتی ماهرانه یا ضربه ای پر گرد و خاک، بر روی سیاره ها فرود می آید. هدف، نجات دادن منظومه از نابودی است – شما بیست دقیقه پیش از اینکه خورشید دچار انفجار عظیم (سوپرنوا) شود زمان دارید. مانند یک "Groundhog Day روز گراندهاگ" کهکشانی، پس از هر انهدام، بازی شما را به آتشی که در کنار سفینهتان روشن کرده اید بازمیگرداند، جایی که شما بار دیگر ماموریت خود را از ابتدا آغاز میکنید، اما بهمراه دانشی که از تجربه ی قبلی خود از شرایط بازی به دست آورده اید. در سال گذشته، هیچ یک از بازی ها شرایطی بدین اندازه بغرنج و پیچیده نداشته اند.
Untitled Goose Game / بازی غاز بدون عنوان (برای PS4, Xbox One, Nintendo Switch, PC/Mac )
مانند فرمان کلاسیک بازی پانگ _"توپ را از دست نده تا امتیاز بالا بگیری"_ شالوده ی بازی غاز بدون عنوان نیز این چنین با ایجاز به مخاطب عرضه میگردد: "در روستا صبحی دلپذیر در جریان است و شما یک غاز افتضاحید." هدف واضح است: روز خود را به بطالت بگذرانید؛ کاری که شما، مانند تمام غازهای دیگر، برایش به دنیا آمده اید. سلاح های شما بی شمارند: جیغ زدن، دنبال کردن، پر زدن؛ هیچ تفنگی نیز به چشم نمیخورد_و آهنگ فاخر پس زمینه که ساخته ی دبوسی است، با صدای الم شنگه ی شما مزین میشود. به پایان رساندن لیست چالش ها، مهارت و زمان بندی مناسبی را می طلبد، و بازی پیش از آن که خودپسندی لذت بخشش خسته کننده شود، به پایان میرسد.
Telling Lies / دروغ گفتن (برای iOS, PC/Mac)
این بازی ویدویی لایو اکشن، بار دیگر به لطف یک قسمت از سریال "Black Mirror" یا "آینه ی سیاه"به نام "Bandersnatch" که در سال گذشته پخش شد، به محبوبیت رسید. بازی "دروغ گفتن"، که بهترین مثال برای تعریف فرم در سال های اخیر میباشد، رویه ی بسیار متفاوتی را پیش میگیرد. به توصیف سازنده اش، سم بارلو، تمام اتفاقات این بازیِ "وحشت آور دسکتاپی"، از روی صفحه ی کامپیوتر یک مامور سابق افبیآی به نام کارن داگلاس، که به یک هارد درایو دزدیده شده از آژانس امنیت ملی دسترسی دارد، دنبال میشود. شما بعنوان شخصیت کارن در بازی حضور دارید و باید سعی کنید تا از ثبت صدها تماس ویدیویی که به صورت مخفیانه ضبط شده و از دستگاه چهار شخص مستقل به دست آمده اند، پرده برداری کنید. این ویدیوها، با جست و چوی کلمات کلیدی در نسخه ی رونویسی شدهشان، قابل دسترسی هستند؛ شما یک عبارت را جست و جو کرده، نتایج را بررسی کرده و هر سرنخی که محتمل تر به نظر میرسد را دنبال میکنید. هر قطعه ی جدید اطلاعات یافت شده، به تصویر ذهنی شما اضافه شده و یا آن را تغییر میدهد. یک اثر شیک و خارق العاده.
Heaven's Vault / گنبد بهشت (برای PS4, PC)
در این اثر کنترل شده ی علمی تخیلیِ زمینی، شما بعنوان باستان شناسی به نام آلیا، در فضا به جست و جوی دانشجوی ناپدید شده ی خود میپردازید. مکانی که در آن حضور دارید، دنیای آدم فضایی های سبزرنگ و لجن های سمی نیست؛ در عوض، باید به کمک کشتی بادبانی قرن شانزدهمی خود، "نایتینگیل"، درمیان سیاره های خاکی کوچک به اکتشاف بپردازید. وظایف شما، شامل کشف تشکیلات و کلنی های رها شده و رمزگشایی هیروگلیف ها میشود. همچنین شما با انتخاب میان گزینه های دیالوگ ها که گستره ای میان چاپلوسی کردن تا برخورد جدی را برای استخراج اطلاعات شامل میشود، مکالمات آلیا را پیش می برید. مانند بازی پیشین کمپانی کمبریجی اینکل که 80 روز نام داشت، گنبد بهشت نیز با دقت بالایی طراحی شده است. پیشروی در این بازی، طلسم اغفال کننده ای بر روان کاربرانش مینشاند.
Resident Evil 2 / رزیدنت ایول 2 (برای PS4, Xbox One, PC)
طراحان بازی رزیدنت ایول 2، به قدری تحت تاثیر آثار کارگردان "Night of the Living Dead" یا "شب مرده های زنده"، جورج ای. رومرو بودند، که در سال 1998 از او برای کارگردانی تبلیغ بازی دعوت بعمل آوردند. بیست و یک سال بعد، پیشرفت تکنولوژی باعث و بانی دوباره سازی این بازی شد، به گونه ای که از انبوه کلیشه هایی که درونش جریان داشت نیز دوری جسته است. شما در این بازی، پلیسی تازه کار هستید که در روز اول کاری خود، با شهری خاموش و دود گرفته، با جمعیتی که به جنازه های از مرگ برگشته تبدیل شده اند مواجه میشوید. برخلاف بازی های قدرتی فانتزی دیگر که ریخت و پاش زیادی دارند، در این بازی مدیریت منابع کمیاب از اهمیت بالایی برخوردار است؛ هر گلوله و هر یک از دانه های تسکین دهنده مهم هستند. حضور آقای ایکس، یک حریف غول پیکر که در نزدیکی ایستگاه پلیس کمین میکند تا نقشه های شما را نقش بر آب کند، تنش بازی را بالا میبرد. یک روش خوب برای جالب تر و استرسزاتر شدن بازی.
Manifold Garden / مانیفولد گاردن (برای PS4, PC/Mac, iOS)
بازی مانیفولد گاردن، ساخته ی مجسمه ساز شیکاگویی، ویلیام چیر، یک بازی گرانش معکوس در دنیایی از معماری های بیگانه و آسمان هایی به رنگ کبود است. به گفته ی چیر، گرایش او به ساخت بازی ویدیویی ناشی از این مسئله بوده است که این حرفه، به هنرمند اختیار بیشتری برای کنترل کنش های بازدید کننده در مواجهه با اثر پیش رویش را میدهد. برای اثبات این نکته، یا شاید پیچیده تر کردن آن، او بازی مانیفولد گاردن را در گالری های هنری به نمایش گذاشته است. اما حضور این بازی، با وجود فضایی اغواگرایانه که به آثار اشر شباهت دارد، در هر سالن نمایشی متقاعد کننده است. چیر با تعویض جهت گرانش، ریسمانی از معماهای فضایی را عرضه میکند که از هر یک از آن ها می بایست به کمک تجربه یا روش های از پیش فکر شده گره گشایی شود. سبک هنری، به همراه رنگ های گرم و خطوط استوار، طبیعت نسبتا خشک و بی روح چالش بازی را نرم میکند.
Sunless Skies / آسمان های بی آفتاب (برای PS4, Xbox One, Nintendo Switch, PC/Mac)
"آسمان های بی آفتاب" که دنباله ی یکی از بهترین بازی های سال 2015، "Sunless Sea" یا "دریای بی آفتاب" میباشد، بر روی پایه هایی که پیشینیانش بنا نهاده اند، استوار گشته است. این بار، شما کاپیتان یک لوکوموتیو هوانورد بخارسوز هستید که در حال گشت زدن بر روی مجمع الجزایری واقع در امپراطوری بریتانیا میباشد. کشتی شما به سوخت و دریانوردان شما نیاز به آذوقه دارند؛ هر گشت زدنی باید به دقت برنامه ریزی شده باشد، و مبادا گروه گرسنهی همراهتان را در جایی دور افتاده و بی آب و علف رها کنید. شادی و نشاط و آسودگی، با هر ورود موفقیت آمیزتان به یک اسکله، شما را در بر خواهد گرفت، و هر اسکله ی جدید یک روایت جدید را نقل کرده و داستان را با مواردی مانند حل کردن مشکلات جمعیت ساکن جزیره و یا قبول کردن همراهی مسافرین هیچهایک، بسط میدهد. هرچه در بازی عمیق تر سیر کنید، خطر بیشتری نیز شما را تهدید میکند، و به همان نسبت امتیاز و پاداش های بهتری نیز نسیبتان میشود. گنج های واقعی اما، تصاویر روایی داستان بازی میباشند، که به صورت هنرمندانه ای با خشونت و روح زندگانی ترکیب و ارائه گشته اند.
A Short Hike / یک گردش کوتاه (برای PC/Mac)
شما یک پنگوئن به نام کلیر، در حال گذراندن تعطیلات خود در یک جزیره ی روستایی هستید. بازی با بالا رفتن از بلندترین کوه جزیره، به منظور یافتن آنتن تلفن آغاز میشود، و به سرعت به یک ماجراجویی لذتبخش، سالم و سرحال کننده بدل میگردد که در آن از جانب اکثریت قریب به اتفاق شخصیت هایی که با آن ها در طول مسیر گردش خود مواجه میشوید، پیغام هایی گرفته و با خود حمل میکنید. اگر این داستان پندی داشته باشد _شاید درسی درباره ی بازیابی زندگی روستایی در هنگام جست و جوی زندگی دیجیتالی_ آن را به ملایمت بسیار منتقل مینماید. در حقیقت، این بازی تقدیس همین "به گردش رفتن" است: پاداش بلندمدتِ دیدن یک منظره ی فوق العاده بهمراه اتفاقات مسرت بخش غافلگیرکننده ای که در طول مسیر به سراغتان می آیند.
Card of Darkness / ورق تاریکی (برای iOS)
بدنه ی اثر غیرمعمول زک گیج، شامل یک هزارتوی ساخته شده از بیش از دویست مانع امنیتی میشود که آن را در فضای خارجی گالری سامرست در لندن بنا کرده است. بازی های موبایلی گیج، او را به شهرت فراوانی رسانده اند، بازی هایی که اغلب فرمت های شناخته شده ای همانند جدول یا بازی سالیتر را بسط داده و یا دگرگون میکنند. "ورق تاریکی"، که در آن گیج با پندلتون وارد، سازنده ی کارتون "Adventure Time" یا "وقت ماجراجویی" همکاری نموده است، بازگویی یک ایده ی از قبل اجرا شده و یا حتی یک اختراع نوین نیست. هدف، جا به جا کردن کاراکتر بازی بر روی یک شبکه ی چهارتایی مملو از بسته های ورق های گوناگون است. هر ورق، یکی از سلاح هایی که میتواند به کار گرفته شود، یکی از دشمنانی که باید مغلوب شود، یا طلسمی که میتواند ذخیره شود را نشان میدهد. ارزش عدد نوشته شده روی ورق، نشان دهنده ی قدرت آن است. برای خروج از هر معرکه ی جنگ، به محاسبات دقیق ریاضیاتی نیاز دارید و درون مایه ی زیرکانه ی بازی، به کمک بازیگوشی وارد، کمی نرم شده است.
Sekiro / سکیرو (برای PS4, Xbox One)
در دهه ی گذشته، هیچ کارگردانی به اندازه ی هیدتاکا میازاکی، مدیر شرکت توکیویی فرامسافتور، بر صنعت ساخت بازی های ویدیویی تاثیرگذار نبوده است. بازی های میازاکی، که شامل "Dark Souls روح های تاریک" و "Bloodborne بلادبورن" میشوند، به مبهم، پیچیده و چالش برانگیز بودن شهره اند. بازی "سکیرو"، که در آن شما بعنوان یک آدمکش تنها در ژاپن قرن شانزدهم مشغول به کارید، به طور کامل با رویه ی سنتی میازاکی هماهنگی دارد. در شاهرگ اصلی فیلم هایی مانند "Lady Snowblood" از توشیا فوجیتا یا "Sanjuro سانجورو" از آکیرا کوروساوا، دنیایی وجود دارد که در آن زیبایی برگ های پاییزی و به اهتزاز درآمدن ساقه های نی را با خشونت بیرون جهیدن خون از رگ ها، به گونه ای عامدانه در کنار هم مینشاند تا خاصیت هریک دو چندان به نظر برسد. هیچ راه میانبری به پیروزی وجود ندارد؛ تنها عزم و اراده ی سرسختانه، در این نبرد تن به تن و بی پایان داوود-علیه-جالوت ثمربخش خواهد بود. غالب کاربران، مغلوب از میدان خارج میشوند. اما برای آنان که با پشتکار، استقامت به خرج میدهند، احساس به کمال رساندن وظیفه، بی نظیر میباشد.
آثار تقدیر شده:
Ape Out (Nintendo Switch, PC/Mac)
Baba Is You (Nintendo Switch, PC/Mac)
Control (PS4, Xbox One, PC)
Horace (PC)
A Plague Tale: Innocence (PS4, Xbox One, PC)
Sayonara Wild Hearts (Nintendo Switch, PS4, iOS, PC)
Wilmot’s Warehouse (Nintendo Switch, PC/Mac)