چهار نقطه ی تیره در پس زمینه یک سر سپید (دو دیرک
در سمت راست ، دیرک سه سر و سزار و جین در سمت چپ) که ربطی به آسمان ندارند، و
چهار نقطه ی روشن در پیش زمینه ی یک سر تیره (دو پنجره ، خط روی تیغه ی دیوار و
نگه دارنده ی دیوار در سمت چپ )، خط سفیدی که با تغییر زاویه روی تیغه دیوار کشیده
شده همان خط راهنمای گمراه کننده و بی فرجامی است که کالیگاری (ورنر کراس ) برای
حرکت سزار ( کنراد فایت ) ترسیم کرده است.
دو پنجره - که قاعدتا باید به موازات هم باشند اما نیستند ـ تاکید دیگری است بر
وجود بی نظمی در طبیعت و غیرواقعی بودن . نوری که پشت پنجره دیده می شود، جعلی است،
که این جعلی بودن در ماهیت اثر ویژگی اصلی آن است و ربطی به راه داشتن به بیرون
ندارد و قسمتی از دیوار ناپایدار است، دیواری که مخلوق نافرمان از روی آن می گذرد
اما به جایی نمی رسد. دو دیرک جدا از هم در سمت راست و یک دیرک سه سر در سمت چپ،
در ترکیب بندی با معنا و ضروری است، اما به نسبت تیغه ی دیوار و پنجره ها معنایی
ندارند. اصلا تمام آن چه در عکس دیده می شود ضرورتا معنای روشنی ندارند و می
توانند کاملا تجریدی و صرفا شکل باشند. اگر دیرک های چپ و راست بالا را نادیده
بیانگاریم، هم هندسی بودن صحنه ضعیف می شود، هم سزار و قربانی اش بیش از حد برجسته
می شوند. به علاوه سپیدی پس زمینه و سیاهی پیش زمینه معنایی می یابند که در فیلم
جایی ندارند.