فیلم همیشه (1989) ساخته
استیون اسپیلبرگ فیلمی است که در ژانر فانتزی به شیوه های مختلف معرفی شده اما
فروش چندان موفقی نداشته است، اما فیلم جالب تر از آن است که به نظر می رسد، به
ویژه وقتی آن را بخشی از کل میراث اسپیلبرگ بدانیم. این فیلم ساختار دقیقی دارد و بسیاری از موتیف های خاص اسپیلبرگ را به نمایش می گذارد.
از ارجاعات فراوان بینامتنی گرفته تا کار ماهرانه با دوربین و بازی با نور، همیشه
مظهر همه ی آثار این کارگردان است.
گرچه اولین تلاش او برای بازنمایی روابط عاشقانه است، مضامینی چون ناپختگی مرد،
جدایی، تنهایی و سودای پرواز، این فیلم را به لحاظ مضمونی با بسیاری دیگر از فیلم
های اسپیلبرگ پیوند می دهد.
افزون بر این ها، فیلم "همیشه" امکان شاخه ی مجزایی از ژانر فانتزی،
یعنی قصه های عاشقانه یا ملودرام ارواح را فراهم می سازد. با این که در برخی از
فیلم ها ارواح موجب ترس می شوند، اما نگره ی سراسری یک فیلم به امور فراطبیعی همان
چیزی است که فانتزی فرا طبیعی را از ژانر وحشت جدا می کند.
فیلم همیشه پیرو شکل سنتی از ارواح سینمایی است که لطیف، نیک خواه یا حتی کمیک
هستند. فیلم همیشه، مثل فیلم هاروی که برای مخاطب بزرگسال است و مشخصا فیلم "همیشه"
هم برای مخاطب بزرگ سال است. بعد از اکران این فیلم، و همین طور فیلم های رنگ
ارغوانی و امپراتوری خورشید، بسیاری از ناقدان یاد آور شدند که به نظر می رسد خود
اسپیلبرگ در حال بزرگ شدن است.