دانشجویان ترم تابستانی معماری کالج بلک مونتین
در سال 1948، انتظار زیادی از ترم پیش روی خود نداشتند؛ ترمی که مدرس آن، آن یک
دانشجوی انصرافی هاروارد با یک کمپانی املاک به تازگی ورشکستشده بود. تلاش های
استادشان برای آموزشِ طراحی و ساخت یک سازه ی خوکفای کروی شکل، با شکستی مفتضحانه روبه
رو شد و به همین منظور، دانشجویان به آن لقب "گنبد بیحال" را نسبت دادند. اما
هنگامی که باکمینستر فولر در ادامه ی تابستان به آن جا بازگشت، ترم جدید او، نقطه
ی آغاز یکی از موفقیت آمیز ترین پروژه های طراحی های انسانی تاریخ، یعنی گنبد
ژئودزیک بود.
مقابله با معضل کمبود مسکن و تامین پناهگاه های
ضروری برای افرادی که به واسطه ی فجایع طبیعی یا انسانی بی خانمان شده بودند، دغدغه
ی دیرینه ی فولر بود. او به همراه دانشجویانی ـ به ویژه با کنت اسنلسون مجسمه ساز
ـ بر روی فرمولی برای طراحی سازه ای گنبد شکل که برای ساخت در مقیاس ها و مکان های
متفاوت به اندازه ی کافی انعطاف پذیر باشد، کار کرده بود. با پیشرفت چشمگیری که در
مدرسه ی تابستانی در سال 1949 بدان دست یافت، فولر تا آخر عمر خود، به بسط این
ایده ی طراحی پرداخت.
استادانه ترینِ این گنبدهای ژئودزیک، از پوسته
های مشبک متشکل از دایره های متقاطع تشکیل شده بودند، که فرم های مثلث شکل ایجاد
شده در میان آن ها، نقش استحکام بخشیدن به سازه را داشته و در عین حال، باعث سبکی
آن میشدند؛ به گونه ای که همانند تصویر بالا، به وسیله ی یک هلیکوپتر، قابل حمل
باشد. اما در شرایط نامساعد، گنبدها از ضایعات چوب و آهن، لباس ها و ملافه های
قدیمی، و هر چیز قابل دسترس دیگری ساخته میشدند. فرمول طراحی فولر، پناهگاه های
بسیاری برای میلیون ها انسان در شرایط نامناسب در سراسر دنیا فراهم نموده و
عملکردهای بیشمار دیگری نیز رقم زده است.