تأثیر کازوا شینوهارا (۱۹۲۵-۲۰۰۶) بر معماری ژاپن را می توان در
کارهای تویو ایتو، کازویو سجیما و بسیاری از استودیوهای جدید مشاهده کرد.
با این حال، آثار شینوهارا در غرب به سختی شناخته می شوند، عمده این امر به دلیل
کنترل بسیار شدیدی است که معمار بر انتشار اثار خود اعمال کرده است. شماره جدید 2G
باهدف پر کردن این خلا به پروژه های داخلی شینوهارا می پردازد. پس از یک روند
آهسته و دشوار تحقیق، شماره های ۵۸ و ۵۹ 2G شامل
۲۳ خانه ساخته شده در ژاپن بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۸۸ است که با طرح های اصلی همراه
است و به طور انحصاری توسط هیروشی اودا عکاسی شده است. مقالاتی از دیوید بی.استوارت،
شین ایچی اوکویاما و انریک
مسیپ بوش زمینه های اصلی کار کازوا شینوهارا را توضیح می دهند. همچنین این مجموعه
شامل چندین متن نظری نی هست که برخی از آنها برای اولین بار به زبان انگلیسی منتشر
می شوند.
این خانه در اوهارا، یک حومه مرفه و خوب توکیو واقع شده است که کمتر
از نیم ساعت با منطقه مالی شهر فاصله دارد و کمی بالاتر از حلقه راه آهن این کلان
شهر است که شامل ایستگاه های شینجوکو و توکیو است. همانطور که در این گونه محله ها
معمول است، در سالهای اخیر قطعات زمین ها تقسیم و دوباره تقسیم شده اند.
در نتیجه، محله اوهارا بسیار
کوچک است و خود ساختمان ۹ متر در یک طرف و بدون باغ است و نمای اصلی و گاراژ
مستقیماً به یک جاده باریک می رسد. مشتری یک عکاس هنری بود و استودیوی او و یک
تاریکخانه طبقه همکف ساختمان را تشکیل می دادند.
طبقه فوقانی به طور کلی
ازآشپزخانه، نشیمن و غذاخوری ژاپنی تشکیل شده است، اگرچه قسمت هایی از آشپزخانه و پله ها به طور
جزئی توسط ستون بتونی واضحی پوشانده می شوند. این جوانه های یکپارچه با سر ستون
های عظیم برای حمایت از سقف تخت بتونی بدون تیر سر بر آورده اند و بخشی از یک نظم
جنگل مانند است که بالای آن ها در سر تا سر طبقه مسکونی تحمیل و نمایان شده است.
طرح طبقه دوم چینش نقشه و برش خانه سفید که ۱۰ سال قبل با ستون های
سرو مانند عمود و به سبک ژاپنی طراحی شده بود را تداعی می کند. علاوه بر فضای اصلی
زندگی، این خانه شامل یک اتاق چهارگوش مستر با یک اتاق مادر بزرگ پوشیده شده با
حصیر که بین اتاق خواب و حمام در عقب قرار گرفته است، می باشد. درخواستی از طرف
مشتری، می توان گفت یک تجدید نظر، باعث شد که اتاق کودکان در زیر طاق موج دار و از
نظر ساختاری مجزا قرار داشته باشد که منجر به یک طبقه سوم کوچک در پشت بام می شود.
خانه اوهارا نمایانگر یک شخصیت نمایشی از مفاهیمی همچون "شکاف"
و "برهنگی" است. با این حال، قاب بتنی بسیار محکم و استوار نتیجه کار توشیهیکو کیمورا است، برجسته ترین مشاور
سازه ی ژاپن در نسل خود و مسئول تمام طراحی های بتنی شینوهارا از اواسط دهه ۱۹۶۰
به بعد. همانطور که در زیر توضیح داده شده است. طبقه میانی از چوب است، در حالی که
روش ساختاری معمول مورد نیاز این است که تیر های عرضی صفحه های تیر دار به سه صفحه
مشابه در نمای اصلی منتقل می شوند.
در طبقه مسکونی میانی، هرج و مرج بالقوه حاصل از این چینش بسیار دیده
می شود. هر چند که حداقل مبلمان نشیمن مورد استفاده قرار گرفته است و زندگی در این
خانه به وجود یک میز چوبی بلند، زبر و نیمکت دار کارایی می بخشد، دقیقاً مانند یک
خانه مزرعه دار معمولی ژاپنی یا مدیترانه ای، که در آن فقط یک اتاق مهمانی برای
مهمترین مناسبت ها باقی می ماند. به همین ترتیب، شینوهارا همیشه در تلاش بود تا
تأکید کند که در این خانه، یا در واقع هر یک از خانه های او که با بتن ساخته شده
است، مانند خانه ای در هیگاشی تاماگاوا (۱۹۷۱-۱۹۷۳)، آنچه برای معمار غیر ژاپنی به
عنوان جزئیاتی بیش از حد به نظر می رسد، صرفاً بازتاب حداقل مقررات ساختاری ضد
لرزه ای در منطقه بزرگ توکیو بوده است.
سقف فوقانی یک صفحه بدون تیر است که توسط شش ستون در سه صفحه با جفت
های نا برابر از مهاربندهای ایستاده مورب پشتیبانی می شود. بر روی گاراژ، یک مقطع
از گوشه دیوار از انتها های بالایی مهار بزرگتر معلق شده است و در اینجا طبقه دوم
به عنوان یک صفحه بتونی کنسول می شود. در بقیه خانه، دیوارها مستقیم از کف به سقف
بالا می روند. از آنجا که مابقی کف طبقه دوم از چوب ساخته شده است، اجرای دیوارهای
دو طبقه با یکبار بتن ریزی امکان پذیر بود. در قسمت داخلی، تخته های سه لا روکش
دیوار ها را تشکیل داده اند که قبلا برای قالب بندی استفاده شده بودند و بعداً رنگ
آمیزی شدند. برای ساختن فضای پارک دو ماشین در خارج از محل کار طبقه اول و استودیو
، ساختار کنسول شده جزئی ای لازم بود.
به دلیل محدودیت های ساختمانی، ارتفاع نمای سمت خیابان به ۵ متر محدود
شده بود، اما استفاده از یک صفحه بدون تیر، امکان ایجاد ارتفاع مناسب سقف را فراهم
کرد. در همان زمان، مهاربندهای مورد نیاز برای سقف مشکلاتی را در نقشه کف به وجود
آورد، به ویژه در اطراف ورودی مرکزی، جایی که یک مهار عظیم ۴۵ درجه مستقیما در
میان قسمت بالایی ورودی راه پله و اتاق نشیمن قرار می گیرد. این موضوع به سادگی با
ایجاد یک مسیر انحرافی به اطراف حل شده است. این امر نباید به عنوان یک مصالحه در
نظر گرفته شود، بلکه بیشتر به عنوان شناخت مستقیم واقعیت تلقی می شود. پس از اتمام
طراحی، مالک تصمیم گرفت یک فضای زندگی اضافی بر روی سقف قرار دهد، و سبکی که در
آنجا انتخاب شده است کاملا متفاوت از سبک خانه است. باز هم، به نظر طراح این مطلب
یک پیوستگی از واقعیات بود. برای او، نکته قابل توجه تر این بود که فضاهای بزرگی
که او همیشه به عنوان "تئاتر عملیاتی" خود در نظر گرفته است، در این
مکان هیچ کجا یافت نمی شوند و به جای آن ها باید مجموعه ای از فضاهای بسیار کوچک
تر قرار می گرفت، که ترکیب آنها به یک مشکل جدید تبدیل شد. در همین ارتباط بود که
مفهوم "وحشیگری" اندکی پس از آغاز سبک سوم او بوجود آمد.