- هوش مصنوعی چیست؟
در دهه اخیر به هوش مصنوعی
توجه قابل توجهی شده است. علاقه عمومی و شخصی متمرکز بر هوش مصنوعی از زمان پیدایش یادگیری ماشین در
اواسط دهه ۱۹۸۰ به طور چشمگیری افزایش یافته است. مانند یادگیری ماشینی، هوش
مصنوعی نیز از مجموعه ای از الگوریتم ها که توابع ریاضی قابل اجرا هستند، تشکیل
شده است و داده ها را از طریق یک سری قوانین و دستورالعمل های گام به گام پردازش
می کنند. الگوریتم های هوش مصنوعی از داده ها و منطق مبتنی بر قاعده برای مدلسازی
و شبیه سازی محیط ها، با دخالت کم انسان، استفاده می کنند.
یادگیری ماشینی چیست؟
یادگیری ماشینی سیستم ها را قادر می سازد بدون اینکه به طور واضح
برنامه ریزی شده باشند، از تجربه یاد بگیرند و پیشرفت کنند. یادگیری ماشینی بر
توسعه برنامه های رایانه ای متمرکز است که می توانند به داده ها دسترسی پیدا کنند
و از آنها برای یادگیری خود استفاده کنند.
در حالی که هوش مصنوعی یک فناوری جدید نیست، اهمیت آن در توانایی
ترکیب قدرت ریاضیات با سرعت محاسبه به امید پرداختن به طیف گسترده ای از مشکلات
اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محاسباتی یافت می شود.
چگونه از هوش مصنوعی استفاده می شود؟
هوش مصنوعی برای تعدادی از برنامه ها مانند موتورهای جستجوی آنلاین،
برنامه های تلفن همراه، نظارت، هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و تفریحی، سیستم های
کنترل مرز، توالی ژنتیکی، تشخیص سلامت، بازارهای مالی، برنامه ریزی شهر، تدارکات
جهانی، اتوماسیون ساخت و غیره استفاده می شود.
از بسیاری جهات، امید می رود که این فرایندهای ریاضیْ محور بتوانند
به روش های جدید درک جهان تبدیل شوند. کارایی و عملکرد این فرآیندها قبلاً برای
اکثر انسانها دور از دسترس بود. با این حال، دستگاه های ذخیره سازی ارزان قیمت، GPU
های قدرتمند (واحدهای پردازش گرافیکی) و تکنیک های پیچیده ریاضی، دیدگاه ما نسبت
به شرایط اجتماعی، سیاسی و اکولوژیکی گسترش داده اند. (تصویر ۲)
چگونه هوش مصنوعی دید ما نسبت به جهان را تغییر می دهد؟
دیدگاه های جهانی نسبت به دیدگاه های اجتماعی، رابطه و تجربه به
دیدگاه هایی تغییر یافته است که به شبیه سازی و تکه تکه شدن زندگی در قالب تجزیه و
تحلیل داده ها متکی هستند. تصورات فعلی ما از جهان نه تنها به ابعاد بی نهایت
خردتر سوق پیدا کرده است، بلکه با مدلهای آینده ای که هنوز تجربه نکرده ایم و ممکن
است نیازها یا خواسته های واقعی بشر را دربر داشته باشد یا در بعضی موارد، ممکن
است فقط پاسخگوی خواسته های برخی به بهای دیگران باشد، جایگزین شده است.
به بیان دیگر، با توجه به گفته های راب کیچین، داده ها، در تجزیه جهان به دسته
های مختلف، اندازه ها و سایر اشکال ارائه، مشخصه ها، اعداد، نمادها، تصاویر،
صداها، امواج الکترومغناطیسی و بیت ها که عناصر سازنده اطلاعات و دانش هستند،
موثرند. (تصویر ۳ )
- هوش مصنوعی در دنیای جدید داده ها چیست؟
اگر داده ها عناصر سازنده دیدگاه جهانی ما باشند، پس هوش مصنوعی از
این جهت که واسطه و ایجاد کننده اشکال جایگزین حقیقت است، از اهمیت زیادی برخوردار
است. این امر اتفاقی نیست. مدت ها قبل از هوش مصنوعی، داده ها نقش مهمی در تلاش
های مختلف برای ایجاد دانش با استفاده از قدرت ریاضیات داشته اند. هوش مصنوعی بخشی
از یک سیر بزرگتر از تحقیقات در زمینه های مختلف است که هر یک دارای پیشرفت تاریخی
خاص خود هستند. این پیشرفت ها شامل یادگیری ماشینی، شناخت الگو، علوم رایانه ای و
شناختی و آمار هستند. از داده های طالع بینی و علایق آماتوری گرفته تا مدیریت
دولتی، برنامه های قومی و برنامه های استعماری، تصور بر این است که داده ها عینی
ترین معیار پدیده های اجتماعی و روابط پیچیده را ارائه می دهند. (تصویر ۴ )
هوش مصنوعی و حقیقت
به بیان دیگر، داده ها در طول تاریخ برای کاهش فعل و انفعالات اغلب
نا مرتب انسانی به یک موضوع بزرگ ریاضی استفاده شده اند.
این بدان معناست که تولید دانش دادهْ محور، یک فرایند جمعی است که به
عنوان یک سمفونی ناسازگار از انسانها، ماشین ها، تاریخ های خشونت آمیز و غیر خشونت
آمیز، نمادها و الگوریتم ها ظاهر می شود، نه بر اسس و معیار تخیلات ما در مورد
آینده. این تمایز مهمی است زیرا اغلب تصور می شود که داده ها از تعامل انسانی جدا
هستند.
ازیکیل
دیکسونْ رومن، درباره جنبه های ارتباطی داده ها مطالب زیادی نوشته است. وی می
نویسد، در حالی که داده ها اغلب با مداخله انسان اندازه گیری یا تولید می شوند،
اما انسان همچنین داده ها را به عنوان یک حقیقت عینی به ارث می برد. به گفته
دیکسونْ رومن، در اینجا است که داده ها باید مورد بررسی قرار گیرند، زیرا آنچه به
عنوان "حقیقت" ارائه می شود، بیشتر یک فرایند متدوام جهانی است که تلاش
می کند برای خودش قابل درک و محسوس باشد. (تصویر ۵)
هوش مصنوعی، الحاقیه ای از یافته انسان
واضح است که داده ها از این طریق عملکردی هستند. با این حال، این
عملکرد لزوماً در میل به یافتن اشکال جدیدی از هوش ریشه ندارد، اما در چرخه ای از خودْبازتابی
قرار دارد. بنابراین ممکن است ادعا شود که داده ها و همچنین هوش مصنوعی، الحاقیه
های مهمی از کشف انسان هستند. با این حال، این واقعیت تجربی به واقعیت های موجود
نژاد و تبعیض های مرتبط با نژاد ارتباطی ندارد، بلکه در عوض انسان و فناوری را از
نابرابری ذاتی در روابط اجتماعی موجود دور می کند. ما با یک تنش، بین میل به چیزی
"غیر" و در عین حال متعهد به آنچه قبلاً شده ایم، رو به رو هستیم.
بر هیچ کس پوشیده نیست که الگوریتم ها در شکل کنونی، در معرض خطا نسبت به تبعیض
های اجتماعی، تعصبات فرهنگی، نژادپرستی و جداسازی قرار دارند. آنها انبوهی از
بیگانگی را انعکاس می دهند. برای برخی این بیگانگی، الگوسازی، پیش بینی و تنظیم
رفتار اجتماعی را ضروری می کند. دیگران علاقه دارند که از دیدگاه های محدود، آینده
را مهندسی کنند. نتیجه آن تولید یک کالبد اجتماعی است، که بین گذشته ای که می
خواهد به آن بازگردد یا از آن فرار کند، و آینده ای که به طرز ناراحت کننده ای
نامشخص است به دام افتاده است. هوش مصنوعی می تواند توسط این اختلال روانی فرا
گرفته شود. (تصویر ۶)
ـ چالش های هوش مصنوعی چیست؟
در شکل دادن به آینده، هوش مصنوعی خطر تبدیل شدن به یک نماینده کامل
برای هماهنگی قدرت و سیستم های کنترل را دارد. این موضوع قبلاً در مداخلات
الگوریتمی نشان داده شده است که در مواردی از جمله نژاد، جنسیت، طبقه، ناتوانی و
توانایی و غیره، فرصت های زندگی موجودات خاص را کاهش می دهد. (تصویر ۷)
هوش مصنوعی و نژادپرستی اجتماعی در فناوری
در حالی که الگوریتم ها به تنهایی نمی توانند پیچیدگی های نژادی یا
اجتماعی را درک کنند، اما می توانند
نابرابری نژادی موجود را دوباره شکل دهند. این امر به
راحتی در الگوریتم هایی مشاهده می شود که خروجی های نژادپرستانه و یا تبعیض آمیز
را، در سیستم عامل های دیجیتال به رسمیت شناخته شده، تولید می کنند، حتی اگر با
این هدف طراحی نشده باشند.
به عنوان مثال افراد دارای نژاد متفاوت، در جاهایی که هوش مصنوعی مستقر
است، هدف تبعیض، بهره کشی، ایجاد محدودیت، تردید در تراکنش های کارت های اعتباری،
پرداخت های آنلاین، برنامه های پاداش مشتری، نمونه گیری بیومتریک، اسکن شبکیه و
برنامه های شغلی قرار می گیرند.
در حالی که شناسایی نژادپرستی های اجتماعی در فناوری چیز جدیدی نیست،
داده ها نفوذ بی سابقه منطق تبعیض آمیز را امکان پذیر می کند. همگرایی هوش مصنوعی
و کنترل، نشان می دهد که وابستگی بیش از حد ما به داده ها می تواند نزدیکی اجتماعی
را متوقف کند. (تصویر ۸)
پرداختن به خطای الگوریتمی و ناکارآمدی محاسباتی با هوش مصنوعی
با این وجود، بیشتر الگوریتم های هوش مصنوعی از دید عموم پنهان مانده
اند در حالی که مسئولیت این عملیات ها واضح نیستند.
مسئولیت به دور از آنچه سیلویا وینتر به عنوان ماده باز تولید نژادی
(شرط انسانی) توصیف می كند، به سمت مسئله خطای الگوریتمی و ناكارآیی محاسباتی
معطوف می شود. به همین ترتیب، هوش مصنوعی دسترسی به معماری داخلی نژاد را فراهم می
کند، در حالی که دسترسی به منطق محاسباتی خاص خود را منع می کند. این مکانیسم ها
فقط سیستم های کنترل را تثبیت نمی کنند. آنها همانطور که وینتر ادعا می کند، یک
رابطه زیستْ معرفتی هستند که از طریق هر یک از ما جریان می یابند، و ماهیت ادراک
نژادی را تغییر می دهند. (تصویر ۹)
ـ حضور در انقلاب داده به چه معناست؟
راب كيچين حق داشت اعلام كند كه ما در ميانه يك انقلابِ داده قرار
داريم. با این حال ، من فکر می کنم که کسی نیست که طرفدار سیستم جدیدی از رابطه
باشد. در عوض، این یک واقعیت تجربی است که نسبت به پیامدهای جدا شدن انسان، با
فاصله و در بعضی موارد بی تفاوت باقی می ماند. (تصویر ۱۰)
هوش مصنوعی و آینده روابط انسانی
از نظر اختلافات نژادی، آینده روابط انسانی از قبل آغاز شده است. این
یکی از مواردی است که مرزهای مهندسی، علوم و مسئولیت پذیری را کاهش می دهد، در
حالی که سعی در پوشاندن نمونه های کنترل کمکی محاسباتی دارد. این امر از واقعیت
دور است. واقعیت، همانطور که همیشه اینچنین بوده است، به همان اندازه دست نیافتنی
است که وابسته به تقلیل جهان به یک دسته از پیش تعیین شده است.
تفاوت انسانی، به این معنا، تجسمی از خیالی نژاد پرستانه و از قبل
ندقیق شده است، که از طریق راه حلِ فناوری تبدیل به کنش گردیده ـ خیالی که نژاد سیاه، رنگ قهوه ای، وضعیت جنسیتی
شده، کنش مجرمانه و "انسانِ دیگرشده" به مثابه بستری عمده برای طرد، کمی
سازی و سازمان دهی اجتماعی درک می کند. (تصویر ۱۱)