سیدنی لومت جدیت اخلاقی و علاقه اش به پرسش های
اخلاقی را به تربیت خود در خانواده یهودی نسبت می دهد:"اخلاق یهودی عبوس،
سختگیر و موعظه گراست. و گمانم کاری می کند که تو هم از سنین خیلی پایین همین طور
باشی".
کودکی لومت در فقر سپری شد، خانواده ی او مرتب اسباب کشی می کردند تا اجاره خانه
نپردازند. "یادم می اید تشت استحمام نداشتیم، صرفا یک چیز سیمانی گنده ای بغل
سینک بود که خود را در ان می شستیم. . . هوا به اندازه ی کافی نبود و ما دائم سر
هم تلنبار می شدیم، من کنار خواهرم می خوابیدم. خانه پوشیده از میلیون ها شپش و
سوسک بود، هر اندازه هم مادرم نظافت می کرد، سرسرای خانه همیشه پر از اشغال و
کثافت بود، یادم می اید در همسایگی مان ساختمانی در خیابان دوم، یک کارگاه بسته
بندی گوشت بود و بوی گوشت مدام در دماغ مان بود. . . و هرگز به قدر کافی گرم نبود.
یک بار فی ذات الریه کرد و صاحب خانه لوله کشی بخار را درست کرد، اما چند روز بعد
لوله ها دوباره ترکیدند."
لومت وقتی جوان بود نه تنها با درگیری های خانواده خودش، بلکه با نیازهای اجتماعی
گسترده تر هم رو در رو شد. در پاسخ به گَوین اسمیت که چه چیزی به شخصیت سیاسی او
شکل داد، می گوید: "بحران اقتصادی. . . شما نمی توانید تصورش را بکنید، اما
ما کشوری بودیم با جمعیتی گمانم حدود صد و سی میلیون نفر و دوازده تا سیزده میلیون
نفر بیکار داشتیم. یعنی از هر ده نفر یک نفر بیکار بود. می توانید تصورش را بکنید.
. .سربازان از نظام برگشته که در واشنگتن تظاهرات می کردند، کنار رودخانه ی
پوتوماک اردو می زدند و بعد ارتش می امد و چادرهای شان را اتش می زد . . . "
گذراندن کودکی و جوانی در چنین محیطی باعث شد سیدنی لومت تا پایان عمر به دیدگاه
های چپ گرایانه که در فیلم هایش مشاهده می کنیم متعهد بماند.