متن پی امده توسط دفاتر معماریِ "کوجی آاُکی"، "اِی اِی اُ اِی
اِی" و "اِی دیزاین" در اختیار ارک دیلی قرار گرفته است: برنامه این بود که یک ساختمان استیجاری در آزابو ـ جُبان طرح ریزی شود. آزابو ـ
جُبان محله ای است محاط در زمین های پیچیده ای از فلات ها و
دره های در هم تنیده و شیب های تند و دیوارهای حائل بسیار زیاد. به عنوان مثال، گفته
می شود همسایه ی این بنا Kurayamizaka یا شیب تاریک به دلیل درختانی که به
اندازه کافی متراکم بودند تا شیب را بپوشانند، نامگذاری شده است و حتی در طول روز
نیز تاریک است. از بالای دیوار حائل رو به محوطه، درختان حیاط مجاور سایههای تیرهای
بر ساختمان انداختهاند. افسانه هایی به نام عجایب هفتگانه آزابو نیز وجود دارد که
در مورد برکه ها، باتلاق ها و درختان با شکل های عجیب در این منطقه اند. تکینگی های
توپوگرافی این سرزمین زمانی داستان هایی را به وجود آوردند، داستان هایی که دیگر روایت
نمی شوند و بیشتر به عنوان خاطرات سرزمینی دور رو به فراموشی اند. وقتی چیزی که
زمانی آشنا بوده است و حالا رو به فراموش است و ناگهان برابر ما قد برافراشد،
احساس "وهمآمیزی" به ما
دست می دهد.
من اخیراً به "وهم انگیز بودن" علاقه
مند شده ام. زیربنای این علاقه، تجربه ی زیسته ام در اجبار به زندگی با وحشت نامرئی
کووید-19 بود . . . می ترسم که یک جامعه همگن تحت سلطه ارزش های کلیشه ای قرار گیرد
که کورکورانه امنیت و آرامش را القا می کند و هویت های متنوع مان را از ما می گیرد.
زندگی روزمره ما پیچیده تر و پر از تفاوت ها و اتفاقات است. . . معتقدم اکنون زمان
مقابله با این نوع وهم آلودی است که در زندگی روزمره نهفته شده و رخنه کرده است.
معمارانی که امروز زندگی می کنند باید از طریق کار خود فضاهای تساهلی ارائه دهند
که ارزش های نهادینه شده وضع موجود را زیر سوال برد و حس تازه ای از زندگی را احیا
کند.
در این پروژه به دلیل ماهیت استیجاری ساختمان،
مجبور شدیم آن را با در نظر گرفتن الزامات و محدودیت های داخلی اش طراحی کنیم.
رستوران مالک که از ابتدا برای گنجاندن آن در ملک برنامه ریزی شده بود، به دلیل شیوع
بیماری همه گیر مجبور به تغییر کارکرد شد، بنابراین این امکان که بتوان از الزامات
خاصی برای فضای داخلی استفاده نمود نیز به کنار گذاشته شد. رویه استاندارد برای
ساختمانهای استیجاری، اطمینان از انعطافپذیری هرچه بیشتر است، مانند به حداکثر
رساندن فضای کف در حالی که فرض میکنیم که مستاجرین در نهایت جایگزین یکدیگر خواهند
شد. همچنین می توانید مسائل داخلی را نادیده بگیرید و روی طراحی بیرونی تمرکز کنید.
با این حال، ما به جای اینکه معماری را طبق برنامه به داخل و خارج تقسیم کنیم، به
دنبال خلاقیت در خود معماری بودیم؛ میخواستیم استقلال معماری را متجلی سازیم که
بدون در نظر گرفتن کیفیت سیال فضای داخلی در این مکان همچنان وجود خواهد داشت.
معماری به دست آمده، زمینی را تداعی می کند که
تا حدی توسط عمل دگرگونی پوسته اش تغییر ماهیت یافته است. علاوه بر فرم بازشوها در
بدنه ساختمان و پله ها، نرده ها، ناودان های باران و لوله کشی متصل به ساختمان، الحاقات
زیادی هم در داخل و هم در خارج وجود دارد که امکان کاوش آسان در اساس طراحی را
فراهم نمی کند، مانند وسایل روشنایی که به نظر می رسد بداهه ساخته شده اند، توده
های بتنی که مانند صفحات سنگی خود به خود می ایستند، و دیوارهایی که به حالتی بی
شکل بریده شده اند. زبان فرم ظاهراً بیاساس است، حتی پلههای دال بتنی و فرمهای
تیرها را شبیه به اشیاء بیفایدهای میکند که از منطق سازه ای بنا منحرف شده اند.
با کاوش عمیق تر، می توان گفت که ساختارشکنی
عناصر معماری تا سطح اشیا، میزان اطلاعات قابل مشاهده را افزایش می دهد. در این
راستا، در حین استخراج طرح کلی هر شی را به صورت دو بعدی در"مقیاس های
خط" به دقت تنظیم کردیم که طرح کلی را شکل می دهند. به عنوان مثال، مرکز کمان
ها در خارج از سایت قرار گرفتند و خطوط مجاور به گونه ای مرتب شدند که زوایای تند
تشکیل ندهند.
با پیشنهاد اینکه فرم نه تنها بر اساس رابطه با
محله بلکه بر عناصر حاصل از توپوگرافی اطراف مانند دیوارهای حائل و خندق های خالی
استوار است، ما سعی کردیم سلسله مراتب متعارف عناصر معماری را بر هم زنیم. ما به
این موضوع توجه کردیم که این رویکرد توهمهای بیشماری ایجاد میکند و به مسیری از
معماری میانجامد که بر یک منطق واحد همگرا نیست، اما مملو از افزونگیهایی است که
امکان تفاسیر مختلف را فراهم میکند. بنابراین، معماری ممکن است به عنوان یک وضعیت
وهم آلود بیان شود که درک ساده را به چالش می کشد و نوعی اضطراب را برمی انگیزد.
ما همچنان در مورد معنای معماری را کاوش می کنیم به عنوان راهنمای زندگی در زمانهای
غیرقابل پیشبینی، که ارزشهای از دست رفته را از طریق بیان "وهمانگیز"
اش بازیابی میکند.
|