لائوری اندرسُن: خود تو فکر می کنی ناهم گون ترین ساختمانی که ساخته ایی کدام است
تام مین: هر کدامشان به یک نوعی ناهم گون و متناقض بوده اند، این برای من خیلی انتزاعی است، هیچ کدام از اثار من به صرف تمرکز بر یک ایده خاص طراحی نشده اند، در همین نیویرک ریچارد مِــیِـر را در نظر بگیرید، همه اثارش حول یک ایده مرکزی سامان می یابد، اما نسل من به چیزی کاملا متفاوت باور و علاقه داشت، ما احساس قرابت عجیبی با زیست شناسی، اکولوژی و پیچیدگی های نظریه اشوب ـ به طور کلی سیستم های در هم تاب خورده و برهم کنش های چندگانه ـ داشتیم. تمام این ها خود را در سامان دهی ساختمان ها، طرح های شهری نشان می داد و در تمام این ها مناسبات بین چیزها مهم بود، خودچیزها و ذاتشان در جای گاه دوم اهمیت قرار داشت. بیست و یکی دوسالم بود از خیلی چیزها سر در نمی اوردم و نمی دانستم اوضاع از چه قرار است اما یک کار را خیلی خوب انجام می دادیم و برایمان معنی خاصی داشت: حمله با جداافتادگی و تکنیگی اثر هنری، ما به آرشیگرام نگاه می کردیم، ان ها ان موقع در یو سی ال اِی تدریس می کردند، مورفسس محصول ان هاست، و همین طور کوپ هیمِـلبـ (ل) ـایِ ولف پریکس و اُ اِم اِیِ رم کولهاوس، و جالب این جاست که هیچکداممان تا ده سال بعد همدیگر را نمی شناختیم.
اتووود پیش از این مصاحبه ای از تام مین را به چاپ رسانده که می توانید اینجا مطالعه نمایید