سایتِ تحلیلیْ انتقادیِ معماریْ شهرسازی اتووود تراشه های کانسپچوال ـ کوین لینچ و کشف نگاشت شهری

زهرا خلیفه ( 1396/10/08 ) :
به نظر می رسد برای هر شهری تصویر و سیمایی کلی وجود دارد که با تصویری که افراد مختلف از آن در ذهن دارند کاملا مطابقت نکند یا شاید بتوان گفت چندین تصویر کلی از هر شهر موجود است که هر کدام از آنها در ذهن تعداد زیادی از ساکنین آن بوجود آمده است . اگر شخص بخواهد در محیط خود با موفقیت کار و زندگی کند و از تعاون همشهری های خود برخوردار گردد ، وجود چنین تصاویر کلی ای لازم است . تصویری که هر فرد از سیمای شهر دارد ، منحصر به فرد است و پاره ای از قسمت های آن هرگز و یا به ندرت به بقیه القا شده است . با این همه ، تا اندازه ای شبیه تصویر کلی از سیمای موجود شهر ها است و ممکن است کم یا بیش جذاب و یا کم یا بیش ناراحت کننده باشد .
سیمای شهر را بر مبنای عوامل جسمی شهر ، می توان بر اساس پنج عامل استوار دانست : راه ، لبه ، محله ، گره و نشانه

سهيلا افشار سرشت ( 1396/10/08 ) :
براي وجود و ساخت شهر عناصري لازم هستن كه ببدون هر كدام از انها اي امر امكان پذير نيست. با نگاهي به تمام شهر ها حتي از قديم ميتوان عناصري يافت كه جزع جدا نشده شهر هستنند حال با الگوهاي متفاوت این عوامل به ترتیب اهمیت در تصویر و سیمای شهر عبارتند از :راه كه مهمترين ان است و حركت بالفعل و بالقوه را ميسر ميكند و لبه كه همانند راه خطي است و مرز بين دوقسمت پيوسته شهر را مشخص ميكند ،محله :قسمت بزرگي از شهر كه واجد خصوصيات يك دست و مشابه باشد،گره:نقاطي حساس در شهر كهناظر ميتواند در ان وارد شود مبدا و مقصد در ان بوجود ايد و نشانه:عواملي كه در تشخيص قسمتهاي مختلف شهر كمك ميكند مثل فروشگاه ها يا حتي كوه ...

پریسا زارع ( 1396/10/10 ) :
سیمای شهر را بر مبنای عوامل جسمی شهر ، چنان که تا کنون مطالعه کرده ایم ، می توان بر اساس پنج عامل استوار دانست : راه ، لبه ، محله ، گره و نشانه
مسیرها، راه ها یا کانال های داخل شهر هستند که مردم معمولا، به ندرت یا غالبا در آن ها حرکت می کنند.
مسیرها تشکیل شده از خیابان، پیاده رو ها ، رودخانه ها یا راه آهن ها یا کانال ها.
لبه ها، عناصر خطی هستند که به عنوان خطوط تقسیم کننده بین بخش های مختلف محیط می باشند.
این عناصر منابع افقی هستند و می توانند موانعی باشند که کم و بیش نفوذ پذیر باشند.
این موانع می تواند خطوط علامت گذاری یا وقفه های خطی در فرم های متداوم بین دو ناحیه باشند.
این عناصر می تواند یک ساحل ، دیوار ، پرچین یا مرزهای قانونی باشند. لبه ها برای مرتب کردن عناصر در مرزها برای مردم مهم هستند.

حوزه ها
نواحی یا حوزه ها بخش های متوسط تا بزرگی از شهر هستند که در دو بعدی تصویر می شوند.
همیشه از داخل قابل شناسایی هستند، بنابراین فرد باید وارد شده و آن منطقه را تصور کند. ناحیه ، فضایی است که دارای شاخصه های یکسان می باشد.

گره ها
گره ها ، نقاط استراتژیک در شهر هستند که مردم را قادر می سازد که وارد آنها شده و به عنوان نقاط انتقال برای سفر از جایی به جای دیگر مورد استفاده قرار گیرند.
گره ها شامل تقاطع ها، مکان های استراحت در حمل و نقل، تقاطع یا همگرایی مسیرها، لحظات انتقال از یک ساختار به ساختاری دیگر می باشند.

علاوه بر این ، گره ها می توانند تمرکز شاخصه های فیزیکی و میدان های محصور باشند.

میلاد ابراهیم پناه ( 1396/10/10 ) :
از نظر کوین لینچ سیمای شهر آن است که به دیده آید،‌به ذهن سپرده شود و سبب شادی خاطر گردد. عوامل متحرک هر شهر، خاصه مردم و فعالیت های آنان، همان قدر ایجاد تصویر هر شهر در ذهن مؤثرند که عوامل ثابت شهر هستند،هر شهر دارای چندین تصویر کلی است که هر فردی بخواهد در محیط خود با موفقیت کار و زندگی کند، وجود چنین تصاویر کلی لازم است. سیمای شهر را ، بر مبنای عوامل جسمی شهر، می توان بر اساس ۵ عامل استوار دانست این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: راه، لبه،محله ،گره و نشانه

محمد نصیری نژاد ( 1396/10/10 ) :
همانطور که از نظر کوین لینچ سیمای شهر آن است که به دیده آید،‌به ذهن سپرده شود و سبب شادی خاطر گردد. عوامل متحرک هر شهر، خاصه مردم و فعالیت های آنان، همان قدر ایجاد تصویر هر شهر در ذهن مؤثرند که عوامل ثابت شهر
خوانایی (وضوح بصری) یعنی به آسانی بتوان اجزای شهری را شناخت و بتوان آنها را در ذهن در قالبی به هم پیوسته به یکدیگر ارتباط داد. بحث او این است که اکنون می توان با تغییر عوامل جسمی شهر و آموختن مشاهده صحیح آن، تصوری تازه از سیمای شهر به وجود آورد.
شهر مجموعه ای از موجودات زنده در یک سکونتگاه است که در آن هر موجود زنده در نوعی رابطه با خود در همین طور با موجودات دیگر و با بسترهای غیر ارگانیک قرار گرفته است. شهر خوب، شهری است که در آن تداوم این اکولوژی و پیچیده ضمن تحقق پیش رونده، حاصل گردد، یعنی پیشرفت مستمر افراد، گروه های کوچک و فرهنگ آنها. به همین دلیل ای ۵ عنصر یعنی راه لبه ؛محله ؛گره و نشانه اگر در طراحی هر شهری در نظر گرفته شود باعث سرزندگی ؛بقا ؛ایمنی و سازگاری میشود.

هستی فضلی ( 1396/10/11 ) :
بر اساس گفته های کوین لینچ در کتاب سیمای شهر یک نظریه ای برای شهر خوب عنوان میشود وی دیاگرام هایی را ضمن توضیحات در کتاب ترسیم می نماید و عملکرد ساختاری شکل دهنده به شهر را مطرح میکند . او از پنج مفهوم برای شهر و ترسیم ذهنی آن استفاده میکند مسیر لبه محله گره و یادمان این ها شکل دهنده به حافظه بصری ما هستند و دارای تنوع محتوایی اند

بهراد ذبیحی نیا ( 1396/10/11 ) :
به نظر می رسد برای هر شهری تصویر و سیمایی کلی وجود دارد که با تصویری که افراد مختلف از آن در ذهن دارند کاملا مطابقت نکند یا شاید بتوان گفت چندین تصویر کلی از هر شهر موجود است که هر کدام از آنها در ذهن تعداد زیادی از ساکنین آن بوجود آمده است . اگر شخص بخواهد در محیط خود با موفقیت کار و زندگی کند و از تعاون همشهری های خود برخوردار گردد ، وجود چنین تصاویر کلی ای لازم است . تصویری که هر فرد از سیمای شهر دارد ، منحصر به فرد است و پاره ای از قسمت های آن هرگز و یا به ندرت به بقیه القا شده است . با این همه ، تا اندازه ای شبیه تصویر کلی از سیمای موجود شهر ها است و ممکن است کم یا بیش جذاب و یا کم یا بیش ناراحت کننده باشد
در جاهایی از شهر که راه های اصلی ، سیمایی غیر مشخص دارند و یکی با دیگری به آسانی اشتباه می شود ، تمام تصویر شهر تیره است و به اشکال مختلف می توان آن را رویت کرد . … پل ” لانگ فلو ” در ” بُستن ” اغلب با سد رود خانه ی ” چارلز ” اشتباه می شود ، احتمالا بدین سبب که هم خطوط تراموا از هر دوی آنان می گذرد و هم هر دو به مراکز عمده ی ترافیک ختم می گردند .
لبه نیز مانند راه عاملی خطی است ؛ معمولا اما نه همیشه ، مرز ما بین دو قسمت متفاوت است . در تشخیص سیمای شهر به عنوان عاملی جانبی مورد مراجعه قرار می گیرد و برای مثال در ” بُستن ” و ” جرزی سیتی ” مریی تر و بدین ترتیب قوی است . اما در ” لوس آنجلس ” تاثیری اندک و ضعیف دارد . قوی ترین لبه ها آن ها هستند که نه تنها فورا به چشم می آیند ، بلکه فرمی پیوسته دارند و راه های عرضی را متوقف می دارند
محله قسمت نسبتا بزرگی از شهر است که واجد خصوصیات یک دست و مشابه باشد و ناظر عملا بتواند به آن وارد شود . مظاهر یک محله را می تان همیشه از درون آن شناخت و گاه نیز ممکن است ، وقتی ناظر از کنار آن می گذرد یا به جانب آن می رود ، از بیرون به شناسایی آید . بسیاری از مصاحبه شدگان در ” بُستن ” به این نکته اشاره کردند که اگرچه سیستم راه های شهر آشفته است و حتی ساکنین دیرین شهر را به اشتباه می اندازد ، اما شماره و وضوح و تنوع محله های آن چندان است که نقص نخستین را جبران می کند .