در اولین کتاب بیوگرافیکالی که در مورد لوکوربوزیه به رشته تحریر در امده، نیکلاس فاکس وبر در مورد هنرمندی دقیق، با فهمی ریاضی و روی کردی عملکردگرایانه می نویسد که ایده الیسم شاعرانه، تخیلی و سورئال اش در طراحی های ایکنیک و نظریه های پیش روانه اش در برنامه ریزی شهری و معماری بازتاب یافته اند.
در این کتاب می بینیم چگونه لوکوربوزیه، معماری که به دولت تنها در قامت یک بنگاه مالی برای اخذ کمیسیون های طرح هایش نگاه می کرد، شیفته کمونیسم به اتحاد جماهیر شوروی می رود و در سال 1928 به عنوان معمار برگزیده برای ساختن بناهای نو به مسکو می سد و با تعریف و تمجیدهای تورتسکی به کرملین وارد می شود. در این کتاب می بینیم لوکوربوزیه چگونه مغروق ایده های موسولینی برای دو سال با ارزوی بازسازی کل فرانسه به خدمت حکومت ویشی در می اید و همچنین مشاهده می کنیم لوکوربوزیه که عمیقا باور داشته قوانین ویشی و هیتلر می توانند تغییرات بنیادینی در جامعه ایجاد کنند، از ان ها روی می گرداند به حکومت محلی شارل دوگل می پیوندد.
کتاب همچنین به زنان زندگی لوکوربوزیه نیز می پردازد، به ازدواج بیست و هفت ساله اش با زنی که هیچ سر رشته ای در معماری ندارد و رابطه اش با ژوزفین بکت بیست و سه ساله که او را دارای روحی خالص و بی تزویر می دانسته، فاکس وبر بر ما اشکار می سازد بکت نیز لوکوربوزیه را انسانی بی نهایت مسخره می دانسته و به او می گفته تو اصلا به درد معماری نمی خوری اما می توانی یک همراه خوب باشی.
در کل کتاب در 800 صفحه زیر و بالا و چند و چون معماری که در زمان حیاتش پیامبر مدرن ها بود و پس از فوتش به جای گاه خدایی شان رسید را هم در حوزه عمومی و هم در حوزه خصوصی بررسی می کند و ما را به انسوی لوکوربوزیه مقوم مدرنیسم، به لوکوربوزیه ی مضطربی که محتاج تایید مادرش بوده است می رساند.
برای مشاهده گرایش های سیاسی لوکوربوزیه می توانید ببینید مقاله ی لوکوربوزیه؛ شهر در قامت ماشین کنترل سرمایه داری و [باز] شکست [پروژه ی ] مدرنیته در مواجه با شرق