در این کتاب، سه تن از معماران و طراحان برجسته ی معاصر در مورد کاربرد رنگ ها در کارهایشان صحبت می کنند. " طبیعت رنگ ها باید تغییر کند و بیش از این تنها دارای لایه ی نازکی از تغییر نباشد اما چیزی باشد که واقعا احساسش دگرگون شده باشد. " این بداعت رم کولهاس در کارهای دو معمار و طراح مشهور دنیا، نورمن فاستر و اَلساندرو مِندینی انعکاس پیدا کرده است.
بیش از 90 رنگ به همراه توضیحاتی در زمینه، نمایش داده شده اند تا اهمیت و کاربرد رنگ ها را بازگو کنند . نمایش جامع این رویکردشان به رنگ ها، نشان دهنده ی کاربرد وسیع رنگ ها در معماری حرفه ای و تکنولوژی امروز است که در سبک های مدرن، پست مدرن و دیکانستراکتیو نمود بصری پیدا می کند.نمونه های به کاربرده در این کتاب شامل سازه های باربر در پوسته ها، طراحی داخلی، مبلمان و در واقع تمام گونه های متفاوت طراحی است.
اَلساندرو مِندینی در این باره می گوید : " به کاربردن همزمان رنگ ها در یک ساختمان اندکی شبیه آفرینش چیزی متفاوت است و در این دیدگاه شبیه اتفاقی ریتمیک است . "
رم کولهاس در ارتباط با این دیدگاه می گوید : " دو دسته رنگ وجود دارد ؛ نوع اول به مصالح یا ذات تشکیل دهنده شان بازمی گردد و غیر قابل تغییر است. نوع دوم ساختگی است که برای انتقال و نمایش فرم اجسام به کاربرده می شودو در حقیقت این، تفاوت بین رنگ و نقاشی است. "
نورمن فاستر در توضیح این کتاب می گوید : " همیشه درجه ای از هیجان و خلاقیت وجود دارد که افکار ما را به زمین می زند...در متروی بیلبائو حس اطمینان و تمایل به ادامه ای وجود دارد که استفاده ی ریتمیک از رنگ قرمز آن را به وجود آورده است و به شکل علامتی برای معرفی سیستم و راهنمایی کاربران در داخلش به کاربرده شده است. "