میس ون دروهه تنها در یک موقعیت توانست برداشت خود از خانه مدرن را تحقق بخشد و توانایی پلان ازاد را نشان دهد. خانه توگندات در برنوی کشور چک(1929-30)، اگرچه این خانه تا حدودی به سبب محبوس ماندن پشت پرده های اعنی تا اواخر قرن بیستم به درستی دیده نشد اما تا کنون اساسی و کامل ترین تعبیر از مسکن مدرن تلقی می شود.
این خانه در زمین شیبداری در بخش شمالی برنو قرار دارد. به طوری که از انجا می توان از منظره زیبای شهر لذت برد. دسترسی به ان از بخش شمالی تر زمین میسر است، از این رو، ورودی ان در طبقه بالا تعبیه شده است. خانه مورد بحث به طرز ژرفی با فضای اطراف ارتباطی صمیمی بر قرار می سازد.
این خانه به جای انکه ساختمانی معمولی با بدنه ای حجیم باشد، چونان دیوار یک طبقه کوتاهی که در امتداد خیابان گسترش می یابد و دورنمایی به وجود می اورد، به نظر می رسد. به هر حال، این دیوار در نقطه معینی قطع می شود و چشم انداز قاب شده ای از تصویر قصر برنو را در دوردست از طریق گذری که از حیاط ورودی و تراس طرف دیگر ساختمان ادامه دارد، ایجاد می کند. تا اینجا این دید چندان واضح نیست؛ نرده ای که سرتاسر این گذر ساخته شده، القا می کند که ان دید اولیه را باید نوعی زمینه چینی دانست.
این ساختمان دو طبقه از باغ واقع در زیر دست بنا نیز رویت شدنی است، اما چنین نیست که به صورت جعبه ای یکدست دیده شود، چون اتاق های واقع در طبقه بالا عقب تر از نما قرار گرفته اند. پلان هر طبقه متفاوت از ان یکی است، هر چند که اصول ترکیب فضایی ان ها در اصل یکسان است. پلان ازاد محتوای این خانه است این خانه از لحاظ کیفی از چند منطقه متفاوت تشکیل می شود. بنابراین خانه مورد بحث، در مقام مکان، چیزی است نامتجانس، اما فضای متجانسی که با نظام ستونی تعریف شده، نوعی معیار به ان داده است. بدین ترتیب خانه توگندات، لزم و ملزوم بودن پلان ازاد و ساختار روشن را به همدیگر نشان می دهد. خانه توگندات، همراه با خانه های شاخص لوکوربوزیه مثل ویلا اشتاین و ویلاساووا، مرحله بین المللی را در تحول خانه مدرن نشان می دهد، گرچه این مکان ها اگاهانه با مکان های شان در ارتباطند، اما پیش از هر چیز اصول کلی پلان ازاد و فرم باز را نشان می دهند.
دیوار نیمه منحنی و نیمه شفاف کنار گذرگاه، دیدارکننده را به سمت در ورودی هدایت می کند و پلکان نیم دایرهه شکلی، انتقال به پایین و به فضای نشیمن بزرگی را بر عهده دارد که در انجا ان زمینه چینی به بار می نشیند، انهم با چشم انداز متداومی که از طریق دیواری شیشه ای دیده می شود و بسته به اوضاع هوا، گویی می تواند در کف این فضا محو شود. از این رو، شالوده ارایه بندی فضایی از ویژگی محل ناشی می شود، و این خانه را به بخشی از جهان باز بدل می سازد.
در طبقه بالا، اتاق های خواب در دو جعبه کنار هم تعبیه شده اند، که با یکدیگر و همراه با گاراژ، پلان ازادی را که مرکب از سه عنصر به هم پیوسته است، تشکیل می دهند. گشودگی های بین این سه حجم صرفا فواصل فواصل اضافی نیستند، بلکه از ان ها به عنوان مناطق فضایی اصلی استفاده می شود: یکی همان گذرگاهی است که پیشتر بدان اشاره شد و از خیابان تا تراس بام ادامه داردو دیگری به منزله ورودی خانه است. برای تاکید بر ورودی، دیوار شیشه ای منحی شکلی بین دو حجم مربوط به اتاق های خواب گنجانده شده است. تعامل بین این دو حجم در داخل نیز با دیوارهایی که بیرون زده اند و هر کدام از جعبه ها را در سرسرای مشترک حل می کند به روشنی بیان شده است. در راهروی ورودی مقابل و همچنین روی تراس ستون های فولادی صلیب شکل ظاهر می شوند، به شکلی که گویی این خانه ساختاری پنهانی را در بر دارد که اتاق های خواب در میان ان قرار گرفته اند.
تدام این ساختار، با سقف مسطحی که روی دیوار شیشه ای منحنی و گذرگاه چشم انداز قرار دارد، نشان داده شده است. تنها ستونی که این قالب را حمل می کند همچون نوعی شعار یا نشانه که بر نظم فضایی و همخوانی ساختاری دلالت دارد به نظر می رسد، از انجا که همان ستون در سرسرا نیز دیده می شود، داخل و خارج بنا به گونه ای با معنا با هم ارتباط می یابند و این ورای تداوم حاصل از سنگ تراورتن یکنواخت کف و دیوار شیشه ای نیمه شفاف است که دهانه بین کف و سقف را پر می کند.
صعود منحنی شکل پله، به خودی خود نوید رهایی فضایی را در مواجهه با فضای نشیمن نشان می دهد. هرانچه یاداور جعبه های محصور است، در اینجا از میان می رود؛ فضای بزرگ چونان تداومی فضایی به نظر می رسد که به هر حال چند منطقه مشخص را در بر می گیرد: پذیرایی، نشیمن، ناهارخوری، مطالعه و گلخانه و پیکره ساخته ی ویلهلم لـِـمْبراک. این مناطق با توجه به ویژگی متفاوت شان به شیوه متفاوتی نیز تعریف شده اند. برای پذیرایی، یک میز و چهار صندلی در جلوی دیوار شیشیه ای نیمه شفاف، که همچنان انعکاس دیوار مشابه در سرسرای بالاست قرار داده شده است. علاوه بر این موقت بودن این بخش که با چوب رنگی گرم ساخته شده، در عین حال حاکی از این است که ادم به داخل خانه رسیده است.
از فضای پذیرایی می توان به فضای مطالعه رسید، اما حرکت در این جهت به دلیل بوفه ای که به طور عرضی قرار داده شده، تا حدی مشکل است. قسمت مطالعه، به ویژه به عنوان نوعی منطقه فضایی جلب توجه می کند چرا که مشمتل بر کتابخانه ایست دنج که با دیوارهای برامده در هر قسمت به خوبی محصور شده است و کاملا هم چوبی شده اند و در فضای بازِ کار نیز میز تحریر بزرگی در جلوی گلخانه شیشه ای که در تمام بخش شرقی خانه گسترده شده است، قرار دارد. این باغ زمستانی، منطقه پرنور و باز را از منطقه مطالعه خصوصی تر پشت ان جدا می کند، متصل می سازد.
این دیوار به دلیل موقعیت و مصالح سخت و غنی اش، کانون اصلی کل ترکیب بندی فضایی به شمار می اید. منطقه نشیمن که از طریق دیوار شیشیه ای ممتد و متحرک بر چشم انداز مشرف است، نوعی رهایی را که قبلا در مسکن ناشناخته بود، بیان می کند. منطقه ناهارخوری نیز در این گشودگی سهیم است اما در اینجا عمل گرد امدن، با میز مدوری که در کنکاشگاه چوبی نیم دایره شکل قرار داده شده است، مشخص می گردد. پشت این دیوار، ابدارخانه به مثابه منطقه نیمه باز گذار به اشپزخانه بسته و همچنین منطقه خدمتکاران پشت ان، کارکرد دارد. پلان ازاد منطقه نشیمن با توالی منظم ستون های فولادی اب کروم داده صلیبی شکل، ارایه بندی شده است.
انچه در بالا حکم نشانه را داشت، اینجا به نظامی کامل بدل می گردد؛ و این گونه ستون فقرات اسکلت ترکیب اشکار می شود. این را نیز باید مورد توجه قرار داد که چنین ستون هایی در ابدارخانه و اشپزخانه و همچون انعکاس به نظر می رسند. بدین ترتیب با امدن از بیرون به درون، از هر طرف خانه که باشد. تک ستونی به چشم می خورد که بیانگر نظام منسجم ایجاد شده در داخل است. به هر حال این نظم هدفی را در خود نشان نمی دهد، این نظم تنها در پلان ازادی که ان را در بر می گیرد، معنا می دهد.