این کتاب مجموعه ی فشرده ای است که تاریخ دان مشهور معماری در قرن بیستم، کِنِت فرمپتُن آن را به رشته ی تحریر درآورده است . فرمپتُن کتابی را ارئه می دهد که در آن از " تبارشناسی" به جای " تاریخ " در تحول معماری قرن اخیر یاد می کند . این تبارشناسی در چهار فصل دنبال می شود : آوان گارد و تداوم؛ دگرگونی ارگانیک؛ تمدن جهانی و فرهنگ های بین المللی؛ ساخت، مکان و واقعیت . هر فصل این مفاهیم کلی را در ارتباط مدرنیسم با سنت، مکان و تکنولوژی ارائه می دهدو بدون نقش آفرینی در غالب سلسله تواریخ بازگشت پذیرِ " گمانه زنی های معمولِ " تاریخ معماری - در بازه ی زمانی اواخر قرن 19 تا آغاز هزاره ی جدید - به بحث و گفت و گو می پردازد .
کسانی که با نوشته های فرمپتُن و هیاهوی انتقادیِ تاریخی او آشنایی داشته باشند، موضوع عجیبی را در این کتاب نخواهند یافت . در سخنرانی بهار 2007 ، فرمپتُن هماهنگی های بسیاری را در مطالعات مادام العمری خود بسط می دهد که در این جا تکرار می شود : تقدم سطوح افقی بر عمودی، تحقیرِ طراحی های " حسی " فرانک گهری و تکیه بر پایداری تکنولوژی به شکل وسیله ی بیان و مفاهیم معماری .
ویژگی که این اثر را ارزشمند می کند، خلاصه کردن افکار فرمپتُن در کتابی کوتاه (150 صفحه) و بسیار مصور (خصوصا ترسیماتش) است و خواننده بدون گریزی بر عمق و دقت ذهنی او در کتاب های اخیرش - معماری مدرن : یک روایت انتقادی و جستارهایی بر فرهنگ تکتونیک - به آن دسترسی دارد .
ویژگی دیگری که که این نوشته را متفاوت می کند، ارائه ی پروژه هایی در مقیاسی شهری در انتهای کتاب است مثل خانه سازی های متراکمِ رولَند رِینر در پوچنائو، اتریش . این پروژه و دیگر پروژه ها در این کتاب نشان می دهد که تمرکزی بر " یک اثر دور و به اتمام رسیده، فقط به دلیل بستگی همیشگی اش برای فرهنگ معماری " دیگر قابل دفاع نیست .باوجود تمایلات محیطی، اهمیتی خاص بر بافت و ارتباطات نهاده شد؛ مقیاس شهری را به شکل زمینه ای قابل رقابت تبدیل کرد که معماران برای تاثیر بهتر بر پیرامون شان از آن استفاده می کردند . زمانی که فرمپتُن کتاب خود را با نوشته ای کمتر خوش بینانه تمام می کند، نشان می دهد که ایمانش به معماری مدرن قوی است همان طور که بزرگ ترین پروژه های کتاب نیز این نگرش را دنبال می کنند .
موضوعی که می توان از خواندن کتاب تحول قرن بیستم معماری آموخت آن است که ارتباط میان سنت، مکان و تکنولوژی اثر در قرن اخیر به عنوان فاکتورهای مهم به حیات خود ادامه می دهند تا معماران از پس مشکلات قرن 21 بر آیند .