این پروژه دو بعد خط ابی جدید هلند، خطی که حد فاصل سال های 1815 تا 1940 کشیده شد و هدفش دفاع از شهرهای اترخت، ری یس ویک، خورکِم و مُودن بود، هم در برابر حملات نظامی و هم در برابر سیل.
این مخزنْ پناهگاه در ظاهر تخریب نشدنی با ان هیبت مجسمه وارش، از وسط به دو نیم تقسیم شد. بدین ترتیب داخل یکی از 700 مخزنْ پناهگاه خط ابی جدید هلند طوری بریده شد که ارتباط بصری دو سوی حجم فراهم اید. فضای خالی شده با پله کانْ کف پوشی چوبی پوشیده شد، مسیری که از یک سود بازدیدکنندگان را به مناطق اب گرفتگی هدایت می کند و از سوی دیگر به حاشیه ی طبیعت و البته شمع کوبی های پیرامون گذری که از میان اب گرفتگی رو به روی بانکر می گذرد نیز اشاره ای دارند به استفاده از شناسه های زمین برای دفاع در برابر حملات مهاجمان.
این پله کانْ کف پوش البته در میانه حجم بریده شده، تجربه فضایی متفاوتی را در اختیار بازیدید کننده قرار می دهد، تجربه ای که فارغ از انزاو و وحشت تاریخی متجسد در گذشته حجم، مخاطب را در نوعی فانتزی برامده از ارامش حال حاضر فرو می برد، گویی بانکر با این دست کاری ها به ابژه فراموشی تبدیل شده است.
پروژه که توسط دفتر معماری لایون طراحی شده است، چند لایه ی کالبدی، تاریخی، زیبایی شناختی و سیاسی منظر هلند را در هم امیخته و بازدید کننده را هم زمان با تمام ابعاد تعریف کننده وضعیت در هلند دیروز و امروز اشنا می کند.
اتووود که با معرفی کتاب باستان شناسی مخزن پناهگاه نوشته پل ویریلیو سعی در معرفی وجوه فلسفی این پدیده نادر در اتمسفر معماری کرده است، در دو مقاله یمعماری منزوی؛ از لابیرنت دایدالوسیِ مینوس تا هزارتوی کافکایی هیتلر به قلم جاناتان گلنسی و مقاله ی از مخازنِ ضد شهریِ آلبرت اسپیر تا شهرْ سپر باکمینستر فولر؛ معماری جنگ و فرم های ژئوپلیتیک به کارکرد بانکر به عنوان یک ابژه معمارانه و همچنین شمول ایدئلژیک پس زمینه طراحی ان اشاره کرده است.