"معماری و جنگ ناسازگارومتناقض نیستند. معماری جنگ است. جنگ معماری است. من در جنگ با زمانم هستم، با سابقه وبا تمام قدرت که نتیجه ی اشکال ثابت و وحشت زده است".
لبوس وودز ، معمار و مهندس چیره دست ، برای شکل دادن به تفکرات معماری معاصر مسئول باقی مانده است، همانطور که در 175 آثار لبوس وودز ، دربخش معماری مجموعه اس اف مما ؛نشان داده شده است. تنها باقی مانده ملموس از ایده های خود را در دو اتاق از اشیاء انتخاب شده به نمایش گذاشت، نوشته ها و نقشه ها که نتیجه ی 35 سال آزمایش های بحث برانگیز در موردساخت فرم ها و پتانسیل فضاست. در حالی که کار هایش ، تنها به شکل طرح ها و مدل ها ثابت و به دور از وحشت زدگی باقی مانده اند ، آنها بی وقفه ازتکه تکه شدن و بی ثباتی نقش مهم خود درچشم انداز پیچیده ای از جهان سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی می پرسند.
اگرچه لبوس وودز نقش حرفه ای خود را در دفاتر ایرو سارینن و همکاران در سال 1960 آغاز کرد ،اما این نمایشگاه بر اثارش ازسال 1975 و تا زمان مرگش در سال 2012 تمرکزمی کند.این انتخاب نه برای تمرکز بر زندگینامه وتاریخ اوست بلکه برای اشکار کردن شخصیت ویرانگر وی است .
با توجه به زمینه، طرح او برای سان فرانسیسکوارائه گشته است که مهار قدرت زلزله برای تولید فرم های معماری جدید رافرا می نهد.در این طرح، نیروی تخریب، تبدیل به روش اتوکاتالیتیک برای ساختن می شودکه بی ثباتی چشم اندازرا به رسمیت می شناسد.
آثار از سال 1980 نمایشی تاثیرگذاروغنی از ارائه ی معماری در قالب نقشه است.مجموعه ی "مدار" یا "شهرهای مرکزی" تصویر پوچ گرایی از خلاءعظیم بودن را از طریق یک سری چشم اندازهای متحد المرکز و برجهای اقلیمی به تصویر می کشد.
حتی مکانیسم های افسارگسیخته تری در این مجموعه وجود دارد مثل آرامگاه انیشتین، که در آن معمار، خانه جایگزینی برای خاکستر فیزیکدان طراحی کرده که در سراسر جهان در پرتو نوردر حرکت است.
عمق و وسعت نفوذ او برای نسلی از معماران تحت آموزش اودر اتحادیه کوپر باقی می ماند ، جایی که او برای چندین دهه برکرسی استادی نشسته بود و احتمالات وممکن های جهان را به تصویر می کشید.
اتووود همیشه برای نگاه لبوس وودز به معماری و نحوه به چالش کشیدن گفتمان های رایج معماری توسط او اهمیت بسیاری قائل بوده است، نمونه ان چاپ دو یادداشت از وی بوده است یکی با عنوان دیوارهایِ تغییر؛ لبس وودز و هرمنوتیک عناصر شهری با برگردانی از فریبا شفیعی و دیگری یادداشت معماری پس از یازدهم سپتامبر ـ درجه ی صفرِ شهر