هراکلیتوس گزاره "هستی پوشیده است" را از خود به جای گذاشته و لویی کان امر غیر قابل اندازه گیری را خاموش توصیف کرده است، اما خاموشی "خواست معطوف به وجود" را می زید که جهت بخش هستی چیزهاست.
در این زمینه، اصطلاح خاموش شاید تا اندازه ای عجیب به نظر رسد، اما در عمل بدان معناست که آنچه پنهان است خاموش می ماند تا خود را در اثر آشکار سازد و به سخن درآید. این هنگامی رخ می دهد که "خاموشی و نور با یکدیگر دیدار کنند، خاموشی در آرزوی شوند و شدن و صیروریت است و نور حضور را به کل اشیا می بخشد."
نور به خودی خود کافی نیست و حضور را تنها در ارتباط با ساختمان می توان دریافت. به واقع لویی کان معتقد است که "خورشید زیبایی خود را نخواهد فهمید مگر اینکه به دیوار پهلوی ساختمانی بتابد." و از این رو "گزینش شیوه ساخت و ساز به معنای گزینش خصلت نور مورد نیاز در ساختمان است."
کان در عین حال می گوید که هر فضایی به نور طبیعی نیاز دارد:"نمی توانم هیچ فضایی را بدون نور طبیعی تعریف کنم، زیرا اقلیم های گوناگون به ساعات مختلف روز بستگی دارند و فصلهای چهارگانه سال می گویند که یک مکان می خواهد چه باشد."