در سال 1981 برنارد چومی کتاب "رونوشت های منهتن" که در آن تم های سینماتوگرافیک را از فریم و توالی آنها استخراج کرد منتشر کرد. در این کتاب معماری به سادگی با مفاهیم فضا و فرم روبرو نمی شود و این رویه در مورد واقعه، کنش و چیزی که در فضا روی می دهد نیز صادق است. رونوشت های منهتن با بسیاری از طرح های معمارانه متمایز است، تا آنجا که آنها نه پروژه هایی در قالب واقعیت و نه فانتزی هایی صرف هستند. این کتاب که در اواخر دهه 70 بر آن کار شده، تفسیری معمارانه از واقعیت بدست می دهد. در راستای این هدف، این رونوشت ها ساختاری ویژه را به خدمت می گیرند و عکسهایی را شامل می شوند که به طور مستقیم شاهد اتفاقات هستند. همزمان، پلان ها، برش ها و دیاگرام ها فضاها را تعیین می کند و تحرکات بازیگران عمده و گوناگون مزاحم بر "صحنه" را نشان می دهد. هدف روشنِ" این رونوشت ها" رونویسیِ نکته هایی بود که به طور معمول از ارائه معماری معمول برچیده شده بود، به عنوان مثال، رابطه پیچیده بین فضاها و کاربری آنها، بین مجموعه و نسخه آن، بین "گونه" و "برنامه"، بین آبژه ها و اتفاقات.
این مقصود ذکر شده آنها بایستی در شهر قرن بیستم تبلور می یافت. برنارد چومی چنین ابراز می کند که امروزه انفصال موجود بین فضاها و کاربری آنها "آبژه ها" و "رویدادها" تصادفی نیست. اما زمانی که این انفصال تبدیل به یک مواجهه معمارانه می شود، به ناچار رابطه ای تازه از لذت و سختی اتفاق می افتد." آنها تصادفا رونوشت هایی را یافتند... ارزش یک عمر زندگی با لذت های شهری[شهرنشینی]- لذت هایی که تمامی ندارند...بنابراین زمانی که آن زن تشر زد که بدوند و به مقامات گفت، آنها چاره دیگری نداشتند اما باید او را متوقف می کردند. و زمانی که دومین حادثه اتفاق افتاد... کشتار...آنها می بایست به سرعت از پارک خارج می شدند. و تنها چیزی که می توانست به آنها کمک کند؛ معماری بود. زیبایی وابسته به معماری که قبلا از آن بهره می بردند اما نه اینچنین ظالمانه یا خودخواهانه، هرگز."