این کتاب در واقع مجموعه ای از مقالاتی است که بین سال های 1975 تا 1991 توسط برنارد شومی نوشته شده است. مقالات مذکور به سه گروه، با عناوین به شدت گرافیکی، دسته بندی شده اند: فضا، برنامه و انفصال. چیزی که به عنوان "هرم" ذکر شده، از راهی نشات می گیرد که در آن علومی مانند فلسفه، ریاضیات و فیزیک، در طول تاریخ تلاش کرده اند تا " ماهیت دقیق فضا را شرح دهند".
پس از بررسی دقیق تعدادی از سر فصل ها مانند مادیت زدایی فضا و تبدیل آن به قلمرو کانسپت ها، یا منظر معماری در مقام بازی خود مختار زبان. چومی، با گونه ای از تعریفی معماری- محور سخن می گوید و بالاخره ادعا می کند که ماهیت و جوهر فضا؛ ذهنی است و این که این معمار است که " مدل غایی علت" را در اختیار می گذارد(هرم) که بواسطه ادراک یک بنا به وجود می آید. " معماری چیزی ذهنی است و فرم ها بوسیله فایق آمدن ایده های معمار بر مشکلات حاصل می شوند.
" اصطلاح "لابیرنت" به تجربه حسی و فیزیکی فضا اشاره می کند. کدام یک پیش از دیگری است؟ آیا واقعیت همان اطلاعات جزیی است که شما از طریق چشم هایتان از مکانی که در آن هستید، دریافت می کنید؟ آیا این عملکرد شعور را شامل می شود که به شما اجازه ساخت یک ایده کلیِ فضا را می دهد حتی اگر شما تنها نگاهی اجمالی بر آن داشته باشید؟ این فرآیندها چگونه متقابلا اثر خواهند کرد؟ آنها چگونه همزمان صورت می پذیرند؟ در تضاد با " هرم علت" که از کل عمل می کند، چومی کمبود یک چشم انداز کلی را بر جسته می کند، به عنوان "یک لابیرنت جایی که تمام احساسات، تمام محسوسات فزونی یافته، اما همزمان جایی است که هیچ نگاه یا توصیف اجمالی برای برون رفت از آن ارائه نمی شود".