هنر گفت و گو نام اثری سترگ از هنرمند سورئال رنه مگریت است؛ در چشم اندازی از غول هایی در نبرد یا از اغاز جهان، دو انسان کوچک در گفت و گویند، سخنی ناشنیدنی جاریی است که در سکوت سنگ ها جذب می شود، اما در پای سنگ های تل انبار شده مجموعه حروفی شکل گرفته اند: رویا، صلح یا مرگ که تلاش دارند به اشوب سنگ ها نظمی دهند. اتووود گفت و گوهایش را زیر عنوان این ستون خواهد اورد. هنر گفت و گو نام اثری سترگ از هنرمند سورئال رنه مگریت است؛ در چشم اندازی از غول هایی در نبرد یا از اغاز جهان، دو انسان کوچک در گفت و گویند، سخنی ناشنیدنی جاریی است که در سکوت سنگ ها جذب می شود، اما در پای سنگ های تل انبار شده مجموعه حروفی شکل گرفته اند: رویا، صلح یا مرگ که تلاش دارند به اشوب سنگ ها نظمی دهند. اتووود گفت و گوهایش را زیر عنوان این ستون خواهد اورد.
پس از گذشت نزدیک به 30 سال از برنامه ریزی و هشت سال از برگزاری رقابت بین المللی برای پروژه ، موزه جدید آکروپلیس در آتن آماده است . تیم پروژه موزه جدید به رهبری برنارد چومیبا معمار محلی مایکل فوتیادیس و مدیر موزه همکاری داشته اند که ما به هنگام بازدید از آن شانس مصاحبه با معمار سوئیسی ، برنارد چومی را داشته و به بحث راجع به کانسپت ، طراحی ، آتن و مجسمه پارتنون پرداختیم .
این ساختمان را توصیف کنید ، چگونه عمل می کند ؟
این ساختمان دو لایه دارد ؛ یکی به سمت حفاری ها سوق دارد و کاری کاملأ سخت است که شما مجبور به نجات و نشان دادن کاوش ها باشید به طوری که کل ساختمان بر روی پایه قرار می گیرد . طبقه همکف به شکلی ساختار یافته که این حفاری ها را نشان دهد به همین دلیل آنجا تمامأ از شیشه استفاده شده و شامل یک رمپ شیشه ای به سمت گالری ها است .
لایه دوم برای تمام مجسمه ها و آثار باستانی مربوط به آکروپلیس می باشد . هندسه این بخش ساختمان از الگو و هندسه خیابان تبعیت می کند . اما اتاق بالا با محفظه شیشه ای گویای همه چیز در مورد پارتنون است ، کاملأ به موازات آن . به همین دلیل است که ساختمان باعث این تغییر عجیب در طبقه بالا می شود و گوشه ها به ظاهر خارج از سطح خیابان هستند . شکل کامل از شرایط مختصر و راه حل ما می آید . ما از آن شکل شروع کردیم و همه چیز از آنجا ادامه یافت . از نظر فرم و متریال ما آن را به حداقل رساندیم همانطور که نمی خواستیم با پارتنون به رقابت بپردازیم . بعضی افراد طرفدار فرمی شبیه به سبک پارتنون بودند و من می گویم که هیچوقت به دنبال تقلید از فیدیاس نیستم اما شبیه به فیثاغورس فکر می کنم ، به عبارت دیگر به ریاضیات و هندسه فکر کرده و از یک سطح انتزاع شروع می کنم .
متریال اصلی مورد استفاده چه هستند ؟؟
متریال ها بسیار ساده هستند : شیشه ، بتن ، فولاد . در داخل ، سنگ مرمر و شیشه و بتن . ساختار اصلی از بتن تقویت شده می باشد .
چه چیزی باعث شد شما این متریال ها را انتخاب کنید ؟
بتنی که من انتخاب کردم بسیار نرم است ، پس باعث جذب نور می شود . مجسمه های واقعی از سنگ مرمر ساخته شده اند که نور را منعکس می کنند . این ترکیب باعث می شود که نمایشگاه ایستادگی داشته باشد . در اتاق های مجسمه ها با ستون های بزرگ بتنی باعث پیدایش جزئیات مجسمه ها شده و آنها را زنده نگه می دارد .
آیا ایده اصلی شما ، کانسپت و شکل ساختمان ، در طول فرایند طراحی دچار تحول و تغییر زیاد شده است ؟
بله اما بسیار کم . حتی به هنگام کاوش های بیشتر ، ما کانسپت خود را دنبال کردیم و حتی نیاز به تجدید نظر هم نداشتیم . اما اکنون که آنها را در محل خود جای می دهیم نه بر روی یک تکه کاغذ ، متوجه تغییر فضای برخی از آنها می شویم .
چه نوع فن آوری ویژه ای برای طراحی ساختمان نیاز بود ؟
دو موضوع وجود داشت که از نظر فناوری برای ساختمان مهم بودند . اول اینکه ، اینجا یک کشور زلزله خیز است و دوم اینکه هوا می تواند خیلی گرم شود . بخش زلزله به این معناست که ما باید ساختمان را با آخرین فناوری تجهیز می کردیم ، به جای آنکه آن را سنگین کنیم . به همین دلیل ساختار را تا جایی که بود ظریف و قابل انعطاف ساختیم . این موزه با آخرین فن آوری حفاظت از زلزله و مورد استفاده در ژاپن و کالیفرنیا با نام سیستم عایق بندی پایه تجهیز شده . پایین ترین قسمت ساختمان به داخل زمین متصل شده ، اما قسمت بالا با نوعی بالشتک از آن جدا شده ، مانند بلبرینگ به طوری که قسمت بالا به طور جداگانه از قسمت پایین تر می تواند حرکت کند .
جنبه فنی دوم ، پوست شیشه ای است . فاصله ای بین دو جداره طبقه بالا وجود دارد ، بنابراین هوای گرم از گالری ها ، از طریق شکاف دیوار شیشه ای به گردش در می آید ، از طریق سقف و پایان زیرزمین سرد شده و به قسمت گالری ها بر می گردد . ما تمام وقت هوا را بازیافت میکنیم تا درجه حرارت را ثابت و سرد نگه داریم .
ساختمان چگونه پایدار و سازگار با محیط زیست است ؟
موزه ها هیچوقت ایده آل شما و سازگار با محیط زسیت نیستند چراکه همیشه شرایط دشوار و ویژه برای حفظ نمایشگاه ها وجود دارد . با این حال معماران همیشه می توانند تا حد امکان به طراحی پایدار کمک کنند و این دقیقأ همان چیزیست که ما با بازیافت هوا انجام دادیم . فیلتر کردن ، سرد کردن و بازیافت آن . کف طبقه هم که ازسنگ مرمر می باشد که به طور طبیعی سرد است .
این پروژه به دلیل آکرو پلیس ، به خوبی شناخته شده است ، اما یکی از معدود پروژه هاییست که توسط معمار بین المللی در یونان ساخته شده . احساس شما در مورد ساختن در آتن چیست ؟
من فی نفسه در مورد یک معمار بین المللی بودن درآتن فکر نمی کنم ، اما قادر به ساختن نزدیک ترین ساختمان جدید به پارتنون ، برای من بسیار مهم بود . باید همزمان متواضع و مغرور باشید . این احتمالأ یکی از شاهکارهای معماری باستان است و ساختن در کنار آن و ایجاد یک دیالوگ بین آنها بسیار مهم است .
این ساختمان مرا به یاد معماری مدرن یونانی می اندازد . مانند طراحی ساختمان های دانشگاه Aristotle و کارهای Aris Konstantinides . آیا طراحی توسط فلسفه یا سبک خاصی از معماری تأثیر گرفته ؟
وقتی شما تصمیم می گیرید که به جستجوی شفافیت ، وضوح و سادگی بروید و تأکید بر خلوص متریال ها داشته باشید ، مانند کاری که من اینجا کردم ، به ناچار برخی احساسات دیگر را هم لمس می کنید که با مسائل مشابه سر و کار دارند . لحظه هایی در معماری قرن بیستم وجود دارد که این کار را کرده باشند ، نه دقیقأ شبیه به آن ولی مینیمالیسم آن را . و من مشکلی با آن ندارم چراکه ما در خلأ زندگی نمی کنیم ، ساختمان ها و سبک ها در طی چند قرن تکامل می یابند ، به طوری که کاملأ از آن راضی هستیم . این بدان معناست که ساختمان به تاریخ متصل شده و به همان شکلی که پارتنون از نسل معابد قبل تکامل یافت ، این ساختمان نیز نمو خواهد کرد .
فکر می کنید که معماری شما و شیوه رفتار شما با ساختمان ها ، ازیک پروژه به پروژه دیگر دچار تغییر زیاد می شود ؟
بله و خیر . درمورد سبک نیست اما به لحاظ کانسپچوال ، انسجام بسیار قوی در رویکرد من به پروژه ها وجود دارد . من همیشه می گویم که مهمترین موضوع ، ایده است . ساختمان فقط ترجمه کانسپت است . من همیشه به منظور بیان یک ساختمان ، به جای فرم از متریال استفاده می کنم و همیشه می گویم : معماری تحقق یک کانسپت است .
برای آشنایی با برخی پروژه های برنارد چومی اینجارا ببینید .