اگر پینزا الگو و ایده ال دوره رنسانس بود، با میدان و میدانچه سان مارکو پر مایه ترین و در عین حال جسورانه ترین نمونه یک میدان در اوایل نیمه قرن شانزدهم پدید امد.
در دوران عالی رنسانس، یک شورای برنامه ریزی ونیزی تصمیم گرفت که میدان باید نوسازی شده و به عنوان دروازه رسمی ورودی شهر طراحی شود. بنابراین میدان سان مارکو مانند میدان کاپیتول در تاریخ پر فراز و نشیب خود، به صورت فضایی برای استقبال از دولتمردان کشورها انتخاب شد. با افزایش تغییرات، بناهای میدان و میدانچه دستخوش تغییر شدند. با اموال مسروقه یا به غنیمت گرفته شده از سراسر جهان که امپراتوری کهن رومانوم از راه غیر مشروع به دست اورده بود، کاخ رهبر حکومت ونیز و کلیسای سان مارکو با مجموعه ای متنوع از ستون های مرمر دوره باستان از سراسر جهان تزیین و اراسته شد.
میدان و میدانچه سان مارکو دو میدان هستند ولی به صورت غیر قابل تفکیکی به یکدیگر متصل اند. اگر میدان، فضای جلوی باسیلیکا، سان مارکو را ایجاد می کند، میدانچه، همان فضا را در جلوی کاخ رهبر حکومت ونیز یعنی کاخ دوکاله به وجود می اورد. انتقال کلیسا به فضای میدان و ضمیمه کردن ان به میدان و میدانچه، تسلط اثر بنا را تشدید می کند. مسئله ای که از ان زمان تا کنون برای محصور کردن و قاب گرفتن کل میدان سایه افکنده، یک رشته قوس های دو طبقه است که همزمان با بسته و باز بودن بدنه میدان، برای اولین بار در اینجا جریان ریتم داری، از سیاه و سفید، از روشنی به تاریکی را پیش می کشید که بعد ها در مورد طراحی سایر میدان ها نیز رعایت شد.
با ادغام سبک شهرداری قدیمی شهر، ونیزی و بیزانسی با سبک رنسانس، کتابخانه پالادیو، باشکوه ترین و غنی ترین بنای تزیین شده دوران باستان، احداث شد. در کمال اراستگی کاخ دوگن در مقابل کتابخانه قرار گرفته است، بی انکه اهمیت ان را کاهش دهد. با به پایان رسیدن بنای کتابخانه در کنار میدان و احداث بنای شهرداری جدید، توسعه میدان سان مارکو در اواخر قرن شانزدهم، به پایان رسید. برج کلیسا باز هم در میدان دید قرار گرفت و به محور اصلی و نقطه عطفی در محور میدان و میدانچه مبدل شد.
- ویژگی های توپوگرافی، هندسی و تاریخی میدان
جزیره ای که بر روی صفحه مشبکی از تیرهای چوبی که در مرداب کوبیده شده، سرنوشت و افسانه به جا مانده از شهر مردابی است. این شهر، به شهر دریا نوردان تبدیل شد و هر انچه را که نیاز داشت باید از راه داد و ستد تهیه می کرد. مرداب نمی تواند دیوارهای سنگین و برج و بارو را تحمل کند، بنابراین توده باید حجم کمی داشته باشد، ولی البته باید شبیه شهر به نظر اید. موقعیت قرار گرفتن مرداب، شیوه زندگی ونیزی ها و همچنین اشکال و اهداف سیاسی انها را تعیین می کند.
تاریخ بنای میدان سان مارکو به تاریخ سیاسی نیز گره خورده است. اگر تا کنون کانال ها، کاخ دوگن ها را از کلیسا جدا می کردند، با برپا کردن کانال ها در قرن دوازدهم فضای مشترکی برای میدان و میدانچه پدید امد. با موقعیت منحصر به فردی که به وجود امده، کسی که از سمت غرب می اید، فضایی محصور شده و سالن بی نظیری را در زیر اسمان تجربه می کند که به علت ابعاد بزرگ میدان، فضا، وسعت و هوای ازاد ارائه می شود.بدین ترتیب می توان از میدانچه به عنوان سایه نمای مقابل دریا و اسمان، به دو ستون با شیرها و فرشته نگهبان به عنوان پایان دور دست ها نگاه کرد. در ادامه، نگاه، ارام ارام به سمت بیرون از مرداب باز، به طرف سان جورجوماجوره کشیده می شود. دید بصری میدان عالی تر ار این نمی تواند باشد.
تعداد بی شماری از هنرمندان، نقاشان و شاعران بیش از صدها سال است که به این میدان، شور و شوق ابدی داده اند: پتراکا در قرن چهاردهم این طور نوشته است: “گمان نمی کنم که در روی زمین بتوان یک بار دیگر چنین چیزی ارائه کرد.”
- تاثیر متقابل ساختار بناها، میدان و فضای خیابان
چهار معمار متفاوت در مدت زمان بیش از ۱۵۰ سال، مجموعه اثاری را خلق کردند که از سال ۱۷۲۲ توسط کفسازی هندسی با سنگ سیاه و سفید بر وحدت و تمامیت ان تاکید شده است، زیرا شاید سطح صاف کف میدان با سنگفرشی از جنس سنگ تراخیت، خود در حکم ادامه و تکرار سطح اب مرداب، اب را منعکس می کند و به سطح میدان مفهوم و اهمیت ویژه ای می بخشد و خود هر بار با طغیان اب شسته می شود یا حتی به زیر اب می رود. ادامه طرح های مشابه کفسازی در هر دو میدان با لبه های فضا مطابقت ندارد، بلکه اشکال مستقل با قلمروهای جزیره مانند را در مرکز به وجود می اورد. با تعریف مشخص محورهای میدان و تکرار کاملا خاص طرح کفسازی و نیز به علت باریک تر شدن پرسپکتیو بدنه میدان با سطوح ذوزنقه ای که به سمت کلیسا قرار دارد، تاثیر جذابی پدید می اید.
بدنه میدان با باسیلیکای سان مارکو به عنوان مرکز ثقل و جبهه بناها در شمال- جنوب و غرب، فضا را به شکل U محصور کرده است. تاثیر متقابل شدیدی بین ساختار بناها، در رابطه با فضای میدان به واسطه احجام سه بعدی، جهت گیری شان، محل استقرارشان و تناسب ارتفاعشان به وجود امده است.اگر در طراحی نماها با تکرار تاقگان ها و کولونادها به عنوان عنصر افقی توجه شده با ایجاد برج کلیسا و همچنین دیرک های پرچم در میدان و ستون های گرانیت در میدانچه برای به وجود اوردن تضاد به عنوان عنصر عمودی مهم، براهمیت انها تاکید شده است. بناهای مسلط بر فضای میدان مانند برج کلیسا و بنای باسیلیکا و همچنین دیرک های پرچم در دو طرف محور، بین برج ساعت و ستون های سن مارکو قرار دارند. در میدانچه، نقاط جهت یابی و دروازه مانند معروفی که حتی به عنوان “حیاط داخلی” میدان خوانده می شوند، به وجود امده است. برج کلیسا مرکز و کانون چیدمان میدان است. این برج به جای لولا بین دو محدوده میدان عمل کرده و به یک اندازه، مکانی جذاب، پایان و همچنین مرکزی در حاشیه میدان است.
- عوامل اجتماعی، فعالیت های اجتماعی و مراسم و ایین ها
عملکرد میدان طی قرن های متمادی بدون تغییر باقی مانده: میدان و میدانچه به صورت صحنه ای برای تئاتر دنیای کوچک و بزرگ، صحنه ای برای کمدی روزمره یا نمایشگاه بزرگ ملی و صحنه نمایش های غم انگیز و اپرای زندگی است. در جمهوری سان مارکو، میدان مرکزی به عنوان فضای تشریفات و استقبال از مهمانان عالی مقام کشوری و مذهبی، پادشاهان و مقامات عالی رتبه کلیسا مورد استفاده قرار می گرفت.این مطلوب ترین و هیجان انگیزترین صحنه برای اجرای جشن های فوق العاده، برگزاری مراسم مذهبی کلیسا، اجرای نمایشنامه ها و مسابقات بود.
میدان های بین کتابخانه و شهرداری، کلیسا و کاخ، اماده استقبال از مهمانان شدند و مهمانان نیز امدند؛ به خاطر خود میدان و به عنوان مرکز گردشگری، به عنوان سر پناهی برای جهان و جهان وطننان و شهر کارنوال ها – خسته و کوفته در سرتاسر سال – کنسرت، تئاتر، ماجراجویی های لذت بخش، بویژه اینکه تا دو قرن رقیب و هم رتبه ای هم نداشت. حالا دیگر، این دو میدان بر قرار کننده سطح ارتباط بین شهروند شهری نبودند، بلکه یک جامعه بین المللی. با نابود شدن جمهوری، سبک و سطح فرهنگی نیز تغییر کرد. دیدن و دیده شدن؛ این همان نمایش وسوسه انگیز قرن های گذشته است: دستفروشان دوره گرد، پرسه زدن، نوازندگان، هنرمندان، میز و صندلی های منظم و مرتب شده برای بازدید کنندگان بین المللی چیده شده.
دورانی که ونیز مرکز فرهنگی درجه یک مشهوری بود و میدان کنار کانال گرانده زیباترین و مشهورترین سالن محسوب می شد. خیلی چیزها از ان زمان به بعد در دنیا تغییر پیدا کرده است، از جمله گردشگرانی که هر سال از شهر مردابی دیدن می کنند؛ اما شور و شوق شیفتگی و جذابیت میدان برای میدان سان مارکو و میدانچه باقی مانده است.