بن مابی با
ملیندا کوپر، نویسنده
کتاب اخیر "ارزشهای خانوادگی:
میان نئولیبرالیسم و نو محافظه کاری اجتماعی" در مجله ویوپوینت،
مصاحبه ای انجام داده است. همانطور که مابی می گوید، کوپر استدلال
می کند "تجدید ساختار خانواده در قلب انقلاب نئولیبرالی ازبالا روی می دهد."
کوپر در کتاب این ایده را مطرح می سازد که نئولیبرالیسم،
فردگرايي اتمیزه شده را برهمبستگي خانوادگي، و آزادي قراردادي را
به وضعيت ارثي ارجح می
داند. با توجه به تاریخ قوانین ضعیف آمریکا، او نشان می دهد که مسئولیت شخصی موجود
دربطن اخلاق لیبرال همیشه با ضرورت گسترده تر سازی مسئولیت های خانوادگی مطابقت
دارد و این سرمایه گذاری در تعهدات خویشاوندی به طور مرتب رابطه کاری بین لیبرال
های بازار آزاد و محافظه کاران اجتماعی را تسهیل می سازد. او استدلال می
کند تنها با بازگرداندن موضوع خانواده در جایگاه مرکزی خود در پروژه
نئولیبرالی، می توانیم معنای اتحاد سیاسی تعیین کننده زمانه خود را، مابین اقتصاد
بازار آزاد و محافظه کاری اجتماعی در یابیم. کوپر در مصاحبه،
تفاوت های بین مفاهیم نئولیبرال و جناح راست در خانواده را برجسته می سازد و نتیجه می گیرد برخی از جریانات سوسیالیسمی
نقش های سنتی جنسیتی را در هسته خود
دارند. آنچه از پی می آید
بخشی از مصاحبه است:
کوپر: نئولیبرالها بیشتر درک مینیمالیستی از مسئولیت خانوادگی داشتند. برای آنها، مسئولیت خانوادگی به این معنی است که خانواده یا زوج باید
منبع اصلی امنیت اقتصادی باشند و به این ترتیب به مثابه جایگزین دولت رفاه عمل
کنند. آنها عموماً در مورد
شکل خاص این روابط، کمتر هنجاری بودند و
همانطور که در تجزیه و تحلیل خود از پاسخ
نئولیبرال به بحران ایدز با تفضیل شرح دادم، آنان برخی از نخستین طرفداران ازدواج
همجنسگرایان بودند که آنرا به مثابه یک
نوع قرارداد بیمه متقابل می شناختند. روابط خانوادگی جایگزین برای آنها مشکل نبود تا
زمانیکه این روابط می توانستند با موفقیت در هزینه
های بهداشتی و رفاهی پارتنرها و فرزندان تاثیر داشته باشند. هنگامی که مردم موفق
به درج این هزینه ها نشدند، نئولیبرال ها فکر کردند روابط خویشاوندی باید به صورت
قانونی در قالب قوانین مسئولیت های خانوادگی اجرا شود. نیم از حق
با
فوکو بود: نئولیبرال ها به هیچ وجه به دیسیپلین های هنجاری که در سراسر حکومت
رفاه قرن بیست و یکم رشد کرد؛ علوم انحرافی و بد راهی که همه
چیز را از
یوژنیک به سمت روانشناسی و جرم شناسی رهنمون ساخت؛ متصل نبودند. آنان
رویکرد ها گوناگونی به نفع مجازات زدایی از
فحشا، لواط و مواد مخدر تفریحی داشتند. اما فوکو پیش شرط بزرگی را که با
تمام اینها همراه است، رد می کند. تمام هزینه های اجتماعی (هزینه های فرزند
آوری، پس آیند اقتصادی طلاق، هزینه های مراقبت های بهداشتی، عفونت های منتقله از راه جنسی) باید توسط طرفین قرارداد
جنسی پذیرفته و درونی شود –روابط خانوادگی، ازدواجی و والدینی، ابزاری قانونی است
که از آن طریق دولت می تواند این هزینه ها
را اجرا کند. آنچه
فوکو "مراقبت از خود" نامیده است، یک ضرورت مرکزی از نئولیبرالیسم است،
اما بهتر است به مثابه "مراقبت از قوم وخویش" تعریف شود.
به نظر می رسد عقب نشینی نئولیبرال از هزینه های باز توزیع اجتماعی، خانواده
را مافوق دولت جانمایی می کند، بطوریکه این فرم خودجوش خود مراقبتی و کمک های
متقابل فراتر از فضای مداخله اجتماعی آشکار است و ازما در برابر ناامنی فراگیر
ناشی از اصلاحات اقتصادی نئولیبرالی محافظت به عمل می آورد و در این راستا، وسوسه انگیز است که تصور کنید
این نقطه جایی ست که ما در برابر نئولیبرالیسم مقاومت می کنیم.