کیم کاشکاشیان سونات شماره 2 در ایی فلت ماژور برای ویولا و پیانو اثر یوهانس برامس را می نوازد، پیتر زومتور این صحنه را اینگونه توصیف می کند:
"زمانی که به این قطعه گوش می دادم را نیک به خاطر دارم. . . چیزی نگذشته بود که من خود را مغروق این قطعه دیدم. موسیقی این پتانسیل را دارد که مستقیما در فلبت رسوخ کند، خیلی راحت تر از معماری. به گمان من موسیقی می تواند شیمی درون شما را تغییر دهـــــد."
پیتر زومتور درسگفتارش را با تاکید بر اهمیت "احساس غیر قابل توصیف کلامی" برامده از تاثیرات متفاوت موسیقی، هنر و معماری بر مردم پایان می دهد:
"در لمحه ای از زمان شما می تواند بفهمید، چیزهایی که می دانید و چیزهایی که نمی دانید را و چیزهایی که نمی دانید که نمی دانید را، خوداگاه و ناخوداگاه را و چیزهایی که در ثانیه ای بدان ها واکنش نشان می دهید: همه ما می توانیم در مورد چرایی وجود چنین ظرفیتی در انسان انگاره پردازی کنیم، به گمان من این ظرفیت، ظرفیتی برای بقای ماست. معماری برای من ظرفیتی مشابه دارد، تاثیر معماری در طویل المدت حادث می شود، اما عصاره اش برای من شبیه به، به طور مثال، موسیقی است. من این بارزه را اتمسفر می خوانم. وقتی شما بنایی را تجربه و درک می کنید، بنا به حافظه و احساس شما چهارمیخ می شود. همه تلاشم این است که با معماری چنین کنم."