"خانهی سورئال" (The Surreal House) نام نمایشگاهی است که در آن برای نخستین بار بر رابطهی میانِ سورئالیسم و معماری مداقه شده است. این رویداد در سال ۲۰۱۰به مدتِ چهار ماه در گالریِ هنرِ مرکز باربیکَن لندن برقرار بود که در آن ۱۷۰ اثر به نمایش گذاشته شد. این نمایشگاه مبتنی بر معماری و مناظرِ سینماییِ رویایی است که توسط هنرمندان، معماران و فیلمسازان خلق شدهاند؛ از سالوادور دالی، مارسل دوشان، آلبرتو جاکومتی، رنه مگریت و من ری گرفته تا چهرههای معاصرتری چون لوییس بورژوا، ربهکا هورن، ادوارد کینهولز و رم کولهاس. "خانهی سورئال" مجموعهای است از عکسها، نقاشیها، چیدمانها و فیلمهای سورئالیستهایی که انگارهی "خانه" را واکاویدهاند.
کرمادی گرورک، معمارِ جوانِ انگلیسی، فضای داخلی این نمایشگاه را طراحی کرده که در آن مجموعهای از فرمهای كهنالگویی "خانه" بسترِ نمایشِ هنر، مجسمهسازی، فیلم و معماری سورئالیستی را فراهم میکنند. چیدمانِ مبتنی بر هزارتویی از اتاقها، فرمِ سنتی و شناختهشدهی گالری را در هم میشکند و روابطِ آبستره و درعین حال آشنای فضای خانگی را به تصویر میکشد. فضای گالری مبدل به چارچوبِ پیچیدهای از اتاقهای تودرتو شده تا از محیطِ عرفی نمایشگاهی آشناییزدایی کند. فضا و نورِ هر یك از فضاها با آگاهی از اثرِ هنری موجود در آن قسمت طراحی شده است. استفادهی غنی از رنگ، درون و بیرونِ فضاهای چیدمان را مشخص میكند و استفاده از گشودگیهایی كه به دقت طراحی شدهاند، دیدهای تو در تو را فراهم كردهاند. در حالی که سایههای چندشآور و نوارهای نور شدت میگیرد، دیوارهای سیاه ناگهان بازدیدکننده را در موقعیتی کاملاً متفاوت از سکانسِ قبل قرار میدهند. این گزاره به تقویتِ تجربهی فضایی و ایجادِ ارتباطِ بصری و فیزیكی بین اتاقها و آثار منجر میشود. روی هم رفته چیدمانِ گرورك برای این نمایشگاه موكدِ رابطهی محوشدهی سوژه/ابژه در نماهای قابشدهای از هنرِ سورئالیستی، گالری و بازدیدكننده است.
شروع و خاتمهی نمایشگاه با سینما است: یک باستر کیتونِ درگیر با نماهای در حالِ انفجار (در نمایی از فیلمِ استیمبوت بیل جونیور) و آتشی که در قربانیِ تارکوفسکی خانهای را ویران میکند. همانطور که از این فیلمها برمیآید، در این نمایشگاه سورئالیسم در مقیاس وسیعی تفسیر شده است.
موضوعِ اصلی در بخشِ پایینی نمایشگاه، فضای داخلیِ خانه است. نخستین اثری که در این قسمت به چشم میخورد"وانِ سیاه" اثرِ ریچل وایترید است که با وضعیتی مقبرهمانند در مقابلِ بازدیدکننده قرار میگیرد. در فضای مجاور و در مركزِ هزارتو،صندلیِ روانکاویِ زیگوند فروید-كه مطابق با شکلِ بدن انسان طراحی شده - بر پاسنگی نسبتاً مرتفع قرار گرفته، چنانکه محیطِ خانگی نمایشگاه را همانطور متلاشی و عذابآور و متزلزل مینگرد که فروید.
در "فضای نشیمنِ" این نمایشگاه "کنسرت برای آنارشی" ربهکا هورن قرار گرفته که یک پیانوی معلق و آویزان از سقف است با وضعیتی که گویا قسمتهای داخلیاش را استفراغ کرده است. کلیدهای بیرونزدهی این پیانو سایهی یک قلعهی حیرتانگیز را بر دیوار گسترده و در دالانِ پشتی این فضا پلکانِ "بدونِ خروج" لوییس بورژوا، رو به هیچکجا قرار گرفته است. در زیرزمین فیلمی از یان شوانکمایر با عنوان "به سوی سرداب" پخش میشود و در اعماق راهرویی کمنور، پشتِ چیدمانِ "توالتی در کنج" اثرِ هنرمندانِ روسی ایلیا و امیلیا کاباکُف، یک نفر اپرا میخواند.
در این طبقه، خانه نمایانگرِ یک خودِ شکننده و تکهتکه شده است. میانِ تمامِ راهروها و فضاها، این قسمت تکاندهندهترین بخشٍ نمایشگاه است، چرا که خوانش هنرمندان از آنچه "خانه" نام دارد را میتوان دید. برای هنرمند بلژیکی برلینده دو بروییکر، خانه فقط یک لحافِ پیچیده دورِ یک زن است. دانلد رادنی خانه را به مثابه پوستِ خود و مدلِ کوچکِ "در خانهی پدرم" میداند، در حالیکه مجموعهی "فِم مزون (زن-خانه)" بورژوا همانطور که در فیگورهای نیمهبرهنه و نیمهخانهی آن دیده میشود، نگاهی بر زندگیِ خانگی دارد.
هزارتوی نمایشگاه در طبقهی بالا از خلالِ یک سری رویاروییِ تصادفی، بر تاثیرِ و تاثر معماری و سورئالیسم تاکید میکند. در مجاورتِ تابلوی "خواب" اثرِ معروفِ سالوادور دالی، فیلمی از ویلا دالآوای OMA در فرانسه پخش میشود. این ساختمانِ OMA به مثابه بازتابشِ نقاشیِ دالی دیده میشود.
از میانِ تمام خانههایی که تحت تأثیر سورئالیسم شکل گرفتهاند، تنها دو خانه در این نمایشگاه ارائه شدهاند: ویلا دالآوا و خانهی کورتزیو مالاپارته در کاپری. البته یکی از جذابیتهای آشکارِ این رویداد، همین نمایشِ چگونگی خیزشِ سورئالیسم درونِ معماری از خلالِ عکسهاست. عکسهایی چون تصاویرِ من ری از مخروبههای شهری و تصاویرِ مستندِ برنارد چومی از ویلا ساوا. نشیمنِ بیرونیِ لوکوربوزیه در شارل دو بستیگی تاثیراتِ سورئالیستیِ او را فاش میکند. در این نمایشگاه حتا ویلا ساوا، خانهی نمادِ مدرنیسمِ قرنِ بیستمی، کیفیتِ وهمآور و سوررئالِ عکسهای رنه بوری از وضعیتِ درب و داغانِ خانه را به خود پذیرفته است.
در گزارشی كه مجلهی آیكان نوشته آمده است:
آندره برتون [اگر بود] مشعوف میشد؛ چراکه حینِ این نمایشگاه "ماشینی برای زندگیِ" حریفِ او (لوکوربوزیه) مبدل به ماشینی برای رویا شد.
سرپناهِ عصیانگر و سوررئالی که گرورک طراحی کرده، در غولِ مدرنیستی و بتنیِ باربیکن نفوذ کرده است. طرحِ او که جایزهی مدادِ نقرهایD& ADرا از آنِ خود کرده، نقشی مهم و کلیدی در فهمِ این نمایشگاه بازی میکند. در نهایت آنچه در رابطه با "خانهی سورئال" چشمگیر است، تجربهی لغزش از میان راهروها، گموگور شدن، یكه خوردن، ترسیدن و تجربهی كیفیتی شگفتانگیر است؛ تجربهای كه دنیا را زیر و رو میكند.
ویدیوی رسمی این نمایشگاه را از اینجا ببینید.