رم کولهاس کتابی دارد به نام نیویرک مهذون (1978) که عمده رویکردش بررسی شهرسازی در قرن 20 ام است، اما کتاب صرفا تاکیدی بر ایدئولوژی مبنایی شکل گیری شبکه منهتن نیست و بر گرایش های عمده در معماری مدرن نیز موکد است. یکی از این عمده رویکرهای عام روش شناسی لوکوربوزیه در مواجه و استفاده از بتن است، کولهاس شاعرانگی بتن [نزد لوکوربوزیه] را اینگونه توصــــــــــــیف می کند:
[نمازخانه] در ابتدا نرم و انعطاف پذیر به نظر می رسد، در مقیاس و مواجه انسانی اما به سختی صخره است، بتن مسلح این امکان را فراهم می اورد تا همزمان از درون تهی بودن و در عین حال غنی و پر بودگی را متجسد سازد.(این تصادفی نیست که هر بنای بتن مسلحی، با ان اشقتگی جنون اسای خوف ناکش، به کشتی نوح ماند: کشتی ای بر زمین قفل شده در محوطه کارخانه کشتی سازی.)
انچه نوح بدان نیاز داشت بتن مسلح بود.
انچه معماری مدرن بدان نیاز دارد سیل است.
رم کولهاس اشاره واضحی به این نمازخانه آیکنیک در رانچمپ فرانسه ندارد، اما ارجاعاتش به شدت روشنگرند. سقف مواج و بتنی این افراطی ترین ساختمان لوکوربوزیه به کشتی ای می ماند و به نوبه خود نمادی از نوح است و میثاق و عهدی مسیحا گونه با خدا.
اینجا در مقاله معــماری، دوران ابی؛ تاثیر پابلو پیکاسو بر لکربوزیه و فرانک گری به قلم جاناتان گلنسی تاثیرپذیری لوکوربوزیه از نقاشی گئورنیکای پابلو پیکاسو برای طراحی نمازخانه رونشان مد نظر نویسنده بوده است.