ایده ی شهر کانون گرا centripetal بار دیگر در اواخر قرن بیستم و
به واسطه پرسش هایی که البرت پوپ در قالب درسگفتارهایش در دانشگاه رایس مطرح کرد
به گفتمان معماری بازگشت، پوپ که این موضوع را بعدها در کتاب Ladder بسط داد به خوانش
شخصیت شهر معاصر می نشیند. او بسط شبکه راست گوشه و شطرنجی نیویورک را مبنا و
الگوی برنامه ریزی شهری قرن 19ام و 20ام قرار می دهد و این شبکه را به مثابه نوعی
از سازمان دهی فضایی باز و مرکزگریز تبیین می کند که به واسطه منش دمکراتیکش همْ
زمان هر نوع تفاوت را لغو می کند و هر نوع سلسله مراتب را نیز تحت شمول همین شبیه
سازی سختْ گیرانه سرکوب.
پوپ بر این باور است که پویایی بسط یابنده و فراگیر شبکه، واکنشی است
به شیوع ترس از ازادی انسان مدرن طی جنگ جهانی دوم. شخصیت همگن ساز شبکه در ذات خود
تفسیری منفی به دنبال دارد و ارام ارام ستایش از گشودگی ذاتی اش جای خود را به حس
ترس ناخوداگاه از مکان های شلوغ می دهد.
البرت پوپ با یاداوری این نکته که ترس از مکان های شلوغ و سرعت گرفتن
فرایند تقطیع شدگی و بستگیِ فضاهای شهری طی جنگ جهانی دوم، ریشه ای تاریخی تر دارد
و از اواخر قرن 19 ام و توسط معماران و شهرسازان و تمدن شناسانی همچون ابنزر
هاوارد و پاتریک گدس پی گیری می شده است، طرح دوباره این ایده ها را در انفجارِ
شهری پس از جنگ جهانی دوم بازمی یابد، ایده ای که به گمان او به بهترین وجه در
نوشتار شهر نو به قلم لودویگ هیلبرزیمر به سال 1944 تدقیق می شود.
گسیختگی شبکه امکانی برای اوج گیری رادیکال ساختاری بسته و کانون گرا
فراهم می اورد، ساختاری که پوپ ان را همچون نردبان یا پلکان واجد سلسه مراتب و جهت
گیری مشخص و مرز تدقیق شده و امکانات محدود توصیف می کند و از ان به مثابه چالشی
بر مناسبات یکْ نوا و یکْ بال و همْ آهنگ میان شفافیت فضایی جنبش مدرن و سازمان
دهی گشوده و باز شهرهایش یاد می کند. البرت پوپ با تمرکز بر ایده نردبان و با دفاع
از زیبایی زندگی درون یک جامعه در قیاس با انحراف متجسد در کلیت اجتماع به ثبت
اخرین ضرباهنگ های برامده از فروریزی درونی impolsion متبلور در جدایی گزینی اجتماعی برامده از
یوتوپیاهای رادیکالِ از دست رفته ی امریکایی می نشیند، یوتوپیاهایی که امروزه در
افق شهرهای اروپایی به منصه ظهور رسیده اند.
البرت پوپ با دفاع از باهمادهای مجمع الجزایرگونه به جوامع مشترک
المنافع، یوتوپیاهای مساوات طلب، دولت های کوچکِ ایجاد شده درون دولت های بزرگ می
پردازد که موفقیت و هویشان در گرو ازادی عملشان و دوری گزینی از اشوبی است که متروپلیس
بر قوام ان مقرر شده.
اتووود پیش از این در قالب نوشتاری با عنوان غیبت توده، معماری، شهر و کنش سیاسی انقلابی منتج به تولید فضا
به تحلیل نگاه پوپ به فضا و شهر نشسته است.