رینهولد مارتین در کتاب روح یوتوپیا نقش پرکتیکال
خود در قامت یک منتقد مارکسیستی و فوکویی سرمایه داری متاخر را تدقیق می کند و
نشان می دهد چگونه ساختارهای هژمونیک در تمام مقیاس ها به شکل دهی فضای معماری می
انجامند. او در مقاله ای تحت عنوان جنبش اشغال وال استریت و انچه معماری می تواند
انجام دهد کنشگری معماری را متوجه سازوکارهای اقتصادی مستتر در پس زمینه فرم
معماری می کند و از معماران می خواهد بر مشارکت در بسط "اگاهی نسبت به
ساختارهای اقتصادی و حکومتی که خانه سازی و شهرها را درون چرخه های بسته انباشت
سرمایه اسیر خود کرده اند" همت گمارند.
این
تمرکز بر زد و بندهای دولت ها و بازارها به گمان رینهولد مارتین نهایتا به بی
اهمیت جلوه دادن عاملیت امکانات فردی معماری منتهی می شود، او همچنین از نگاه
ماکرو به وضعیت فاصله می گیرد و روی در نگاهی میکرو می کشد و تلاش می کند تا پنجره
ای بگشاید به کنش هایی کوچک مقیاس تر. مارتین به تبعیت از گزاره هانا آرِنْت و موُف
مبنی بر این گذر سایت از حوزه عمومی نمود public
space of appearence و تدقیق شدن
ان در قالب اقتصاد خانوار، بحران اقتصادی یونان را به مسئله مسکن گره می زند. رینهولد مارتین با تمرکز بر علاقه ی نوظهور به فضای خانگی، تاکید می کند مشکلات
حوزه عمومی همچنان و به ناچار و ناگزیر تکرار خواهند شد مگر انکه ما چگونگیِ
استمرار و تکرار فردی امر اجتماعی یا همان:"کنش های تکنیکال و کوچک مقیاسی که
تحت شمول کنترلی خودمان باشند " را [از نو] بازسازی کنیم.