انباشت متشکله ای از یک گرید [ یکپارچه و صلب] نیست، بلکه
انباشتی [به لحاظ تایپولوژی متنوع] از گریدهاست، برخی از ان ها قابل تعویض اند و
برخی ثابت، برخی از ان ها گونه ای از یک خودْ فرمانیِ مشروط provisional sovereignty را تجویز می کنند و برخی دیگر گونه ای از یک خودْ فرمانیِ مطلق را، برخی
از ان ها کاربران را مقید می کنند و برخی از ان ها خطوط گریز را میان کاربران
تزریق می کنند و البته بسیاری شان می توانند به حالت ها یا مدهای مختلف تغییر
کنند. . . اگرچه ایده ی یک گریدِ جهان شمول به طور قطع، خدعه ایست در خدمت گونه ی
خاصی از اقتصادی تک قطبی، با این حال، تحت شمول همین تمایل به انحصارگرایی، هم
پوشانی و برهم افتادگی فزاینده ی گریدهایی که ذاتا توزیع کننده نوعی از عدم توازنِ
درونْ انباشتی اند، گونه های متفاوتی از تصادف و انحراف از مبدا را با خود به
همراه دارد. . . جغرافیای انباشت نه فقط مشخص کردن جا و رابطه خطوط، که تفکیک خط
به قاب ها و تکثیر قاب ها و سلول ها به گریدهاست. به موازات حجیم شدن گریدها،
ظرفیت انحراف از مبدا درونیِ خطوط تفکیک شده شان به سرعت افزایش می یابد و تقطیع چندباره
خطوط به تولید گریدهای بیشتری می انجامد. گریدها به واسطه طراحی قابل تغییرند و
"خودْ فرمانیِ" تغییرپذیری شان نه نامتعارف exceptional است و نه امری القا
شده از بیرون extrinsic
بلکه به واسطه کارکردی که گرید دارد خصیصه ای ژنریک است، این کاری است که گرید به
طور اتوماتیک انجام می دهد.