جان سی پورتمنِ جونیور، معمار و سازنده ای که بعضا معماری اش را در قالب سبک
پست مدرن ارزیابی می کنند در سن 93 سالگی درگذشت، پورتمن را بیشتر به سبب ساختمان های عظیم و جثه ای که خط آسمان شهرها از جمله آتلانتا را تغییر می دهد می شناساند. درست است که تعداد زیادی از بناهایی که او طراحی کرده است و ساخته در آتلانتا مستقر هستند، اما سانفرانسیسکو، شانگهای و میدان تایمز در نیویورک هم شاهد پروژه های گران قیمت و بلندپروازانه ی او بوده اند.
پاتریک شوماخر؛ مدیر دفتر معماری زاها حدید، پورتمن را "یکی از چند ابداع گر باقی مانده در حوزه معماری می خواند." و تاریخنگار معماری؛
بَرِت لوتسما او را یکی از بزرگترین معماران 50 سال اخیر می داند."
پائولا آنتونلی؛ کیوریتور ارشد معماری و طراحی مُما، پورتمن را یکی از"معمارانی می داند که قالب بسیاری از مراکز شهری امریکا را ریخت و برای ما هتل هایی با اتریوم های شاهکار طراحی کرد."
پل گولدبرگر، منتقد و تئوریسین معروف معماری، پورتمن را یکی از معدود "رمانتیک های مدرنی" می خواند که تکرارنشدنی اند و امکان مواجهه با "ابعاد دراماتیک معماری را برای همگان فراهم اورد."
تمامی اثار جان پورتمن به سبب فضاهای داخلی بزرگ مقیاسشان و تولید وُیدهای داخلی عظیم یا به گفته ای تهی های داخلی بزرگ مقیاس است که در گفتمان معماری تثبیت خواهند شد، طراح گرافیک؛
مایکل بیروت با یاداوری آتریوم های جان پورتمن، خاطرنشان می کند که "اولین بار قدرت معماری را در این آتریوم ها تجربه کردم."
ساخت و سازهایی که پورتمن در مراکز عمده ی شهری آمریکا انجام داد، تاثیر بسیار عمیقی بر حفظ مراکز شهری آمریکا در مقطعی از تاریخ داشت که از ان با عنوان "
مهاجرت سفید" یاد می شود و در نیمه دوم قرن بیستم موجب شد بسیاری از آمریکایی ها مراکز شهر را رها کرده و به حومه های شهری نقل مکان کنند.
دفتر معماری پورتمن از اواسط دهه 80 به مانند بسیاری دیگر از معماران روی در بازارهای آسیایی کشید، شانگهای و پکن مقصد طراحی و سرمایه گذاری های او بودند.
جدا از تاثیر بر تعریف فضاهای داخلی بزرگ مقیاس، پورتمن توانست به ابداعات عظیمی در مواجهه با تایپولوژی هم دست یابد، این ابداعات که از منظر تئوریسین هایی همچون پیتر ترومر تولید کمپوزیسیون هایی تازه یاب بر مدار مواجهه عمیقا انتقادی با تاریخنگاری پلان های معماری است، از نظر پاتریک شوماخر"برج هایی است با دسترسی های تماما درونی شده ی به هم پیوسته و وُیدهای ارتباطی که فضایی برای گفت و گو هستند" پرداختی که عملا نوعی از میدان های درونی را رقم می زنند.
با همچینی تمام این گزاره کنار هم می توان به سادگی متوجه شد، پورتمن به همان میزان که توانست مناسبات بازار را به درستی تشخیص دهد و جغرافیا و کیفیت معماری اش را متناسب با گردش تراکم های سرمایه در سراسر جهان تنظیم نماید، توانسته است لایه های گفتمانی معماری را نیز تغلیظ نماید و تعمیق کند و این واقعیت خلاف غالب گزاره هایی است که او را معماری بازاری و لوکس ساز می داند.