چرا مبحث ارزش های خانوادگی برای انقلاب محافظه کار و بازار آزادِ دهه
1980 بسیار مهم بود و چرا همچنان چنین تاثیر عمیقی بر زندگی سیاسی آمریکایی دارد؟
چرا نئولیبرالهای بازار آزاد اغلب انگیزه مشترکی را با محافظه کاران اجتماعی در زمینه
خانواده مطرح می سازند، علیرغم تفاوت هایی در سایر مسائل دیگر بایکدیگر دارند؟ ملیندا
کوپر، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی و سیاسی دانشگاه سیدنی استرالیا و نویسنده
کتاب "زندگی به مثابه مازاد: بیوتکنولوژی و سرمایه داری در دوران
نئولیبرال"؛ در کتاب اخیر خود با عنوان "ارزش های خانوداگی: میان
نئولیبرالیسم و نومحافظه کاری اجتماعی" این ایده را مطرح می سازد که نئولیبرالیسم، فردگرايي اتمیزه شده را برهمبستگي خانوادگي، و آزادي قراردادي را به وضعيت ارثي ارجح می داند. با توجه به
تاریخ قوانین ضعیف آمریکا، او نشان می دهد که مسئولیت خصوصی موجود دربطن اخلاق
لیبرال همیشه با ضرورت گسترده تر سازی مسئولیت های خانوادگی مطابقت دارد و این
سرمایه گذاری در تعهدات خویشاوندی به طور مرتب رابطه کاری بین لیبرال های بازار
آزاد و محافظه کاران اجتماعی را تسهیل می سازد.
او معتقد است نئولیبرالیسم می بایست به مثابه تلاشی جهت
احیا و گسترش سنت قانون[حمایت از]فقرا در اصطلاح معاصر بدهی خانوار
شناخته شود. همچنانکه سیاستمداران نئولیبرالی کاهش بودجهء بهداشت، آموزش و پرورش و رفاه را تحمیل کردند،
خانواده را نیز همزمان به عنوان جایگزینی بزرگ مقیاس برای دولت رفاه قرن بیستم
معرفی نمودند و مسئولیت هزینه های کسری بودجه از دولت به خانوار منتقل شد. تعهدات
بدهی خصوصی خانواده مبنایی برای نظم
اجتماعی و اقتصادی تعریف شد. علی رغم اختلافات میان نئولیبرالها و محافظه کاران
اجتماعی؛ آنها در برقراری سهام خانواده (با حد مجاز) به عنوان همتای لازم جهت
استقرار تفکر آزادی بازار موافق بودند.
کوپر در یک سری از مطالعات موردی مانند اصلاحات رفاهی بیل کلینتون در
زمینه اپیدمی ایدز و ازدواج هم جنسگرایان تا بحران وام دانشجویی، به بررسی سیاست
های کلیدی اقتصاد دانان و نظریه پردازان حقوقی نئولیبرال می پردازد. او استدلال می
نماید تنها با بازگرداندن موضوع خانواده در جایگاه مرکزی خود در پروژه نئولیبرالی،
می توانیم معنای اتحاد سیاسی تعیین کننده زمانه خود را، مابین اقتصاد بازار آزاد و
محافظه کاری اجتماعی دریابیم.
فیلیپ میرووسکی نویسنده کتاب "هرگز نگذار یک بحران جدی هدر برود: چگونه
نئولیبرالیسم از مخمصه بحران مالی جان سالم به در برد" اعتقاد دارد ملیندا
کوپر، بینش های فمینیستی نیشداری را برای روشن کردن چندین موضوع
در"نئولیبرالیسم روزمره" که در ادبیات پیش از این مورد غفلت قرار گرفت، پیش
می کشد. به طور خاص، چیزی که اغلب به عنوان تایید "آزادی جنسی" بر شمرده می شود،
بازنگری در یک سنت قانون [حمایت از]فقرا از "مسئولیت خصوصی" خانواده محور با استفاده از یک سیستم رفاهی
مجدد و گسترش اعتبار مصرف کننده است. این تاریخ برای درک نظم نئولیبرالی مدرن،
حیاتی بشمار می آید.
بتانی مورتون نویسنده کتاب "خدمت به خدا و وال مارت: ساخت موسسه آزاد
مسیحی" می گوید: "ارزش های خانوادگی" کتابی است که منتظر آن هستم. کوپر؛ خویشاوندی و صمیمیت را با اثربخشی ای ویرانگر، به جایگاه اصلی
خود در ترتیب اقتصاد و قدرت پساجنگ بر می گرداند. او استدلال درخشانی دارد مبنی بر
اینکه این هم نهادی هیچ جایگاهی برای انتقاد از چپ باقی نمی گذارد که نمی تواند هنجارگرایی جنسیتی را به مثابه پایه
ای از تلاش های نولیبرالی و محافظه کاری اجتماعیِ حاوی بیشترین پتانسیل بازتوزیعی جنبش های نئولیبرالی تشخیص
دهد.
رسی بریدوتی نویسنده کتاب "پسا انسان"؛ کتاب کوپر را دعوتی به دوباره فکر کردن و سخت تر فکر کردن درباره تحلیل ها و
مقاومت ما در برابر فروپاشی اجتماعی ناشی از سرمایه های معاصر می داند: در این
جریان فکری نیرویی است که شواهد تجربی دقیق را با نکته سنجی نظری مهیجی ترکیب می
کند. ملیندا کوپر استدلال می کند که اقتصاد نئولیبرال، انواع مختلفی از بنیادگرایی
و همچنین نابرابری های ساختاری را ایجاد می کند که جنبه های درونی وجود ما را تحت
تاثیر قرار می دهد.