پایتخت اتریش؛ متشکل از تهی دستان و بی خانمانان بر جای مانده از جنگ، پتانسیل انبوهی از مهاجران جهت ساخت مسکن با روش خودساخت را برای بازسازماندهی بی سابقه جامعه شهری نشان داده که اثرات آن هنوز تا امروز، در
"وین سرخ" و فراتر از آن باقی مانده است.
جنگ جهانی اول مسائل مربوط به مشکلات
مسکن در وین را تشدید کرد، شهری که
از قرن بیستم نابود شده بود -زمانی که به گفته مورخ اتریشی، رناته بانیک-شویتزر؛ "زندگی شش
تا هشت نفر در یک اتاق و آشپزخانه، امری طبیعی محسوب می شد". "بچه ها هیچ
تختخوابی از خود نداشتند، بلکه مجبور بودند از یک تخت به صورت اشتراکی با برادران و
خواهرانشان استفاده کنند."
در حالیکه جمعیت این شهر تا پایان جنگ از 2.1 میلیون به 1.8 میلیون نفر کاهش
یافت، تورم
وحشتناک، ساخت و ساز جدید را غیر ممکن کرد و
منجر به ازدیاد بیش از حد جمعیت، در مسکن های موجود شد. به سال 1919،
هزینه زندگی، طی دو ماه تقریبا سه برابر گشت.
مقررات قانونی که سعی می کردند با ثابت نگه داشتن نرخ اجاره، اثرات وخیم بازار مسکن را خنثی سازند؛ تنها وضعیت را بدتر
می کردند.
بسیاری از (مستاجران تخت)؛ افرادیکه یک تخت را با هزینه های اندکی برای چند ساعت در
روز اجاره کردند، دیگر قادر به تأمین یک مسکن (جای خواب) حتی برای چند ساعت نبوده، و بی خانمان شده بودند. از سال 1919 کمبود مسکن دیگر برحسب جای خالی سنجیده نمی
شد، بلکه تعداد بی خانمان ها نیز اندازه گیری می شد.
مردم در دسته های هزاران نفری
به حومه شهر منتقل شدند، به جنگل ها؛ برای اِشغال و پرورش زمین و ساخت پناهگاه های موقت. آنچه که حین جنگ به مثابه
باغبانی معیشتی جهت تضمین تامین مواد
غذایی اولیه برای خانواده ها، آغاز شده بود، با انطباق مجدد انبارها به فضای
زندگی، تبدیل به کلنی های مهاجران شهری
نشین زمین های عمومی شد.
تا سال 1921، بیش از 30 هزار خانواده در این "شهرک های جنگلی"ِ
تا حدی غیر قانونی در مرز وین زندگی می
کردند. نشنال جئوگرافیک آنها را
به عنوان "قطعه زمین های کوچک کمیابی از باغ ها، هر کدام با حصار موقت و یک
ساختمان چوبی که مانند یک اتاق بازی کودک به نظر می آید " توصیف کرده است.
این تلاش خود انگیختهء خودیارانه -که کارشناس برنامه ریزی شهری، پیتر مارکوزه "گسترده ترین نمونه از خودیاری کالبدی
مسکن در قرن بیست و یکم" می نامد، آنچیزی ست
که امروزه به عنوان طرح مسکن بزرگ وین سرخ شناخته می شود. ایو بلو؛ مدرس معماری دانشکده تحصیلات تکمیلی طراحیِ دانشگاه هاروارد در کتاب
معماری وین سرخ می نویسد: "این پروژه یک برنامه رادیکال اصلاحات شهری بود که برای تجدید وضعیت زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی پایتخت اتریش به
موازات خطوط سوسیالیستی طراحی شد."
درحالیکه بسیاری از شهرهای اروپایی در آن زمان، درگیر برنامه های مسکن عمومی بودند، هیچ شهرداری دیگری
چنین برنامه ی گسترده و فرازمندانه ای را
اجرا نکرد- که در سراسر وین اجرا شده بود، ایجاد یک شبکه مستمر مسکن جدید با امکانات اجتماعی که امروز هم به جمعیت زایی در شهر می پردازد.
تقریبا 190 معمار در طراحی زیستگاه های جدید، توسعه قطعه زمین های
باقی مانده در میان ساختمان ها، ساخت مسکن های حیاط دار کوچک و -معروف ترین آنها- "سوپر بلوک ها"ی
پیشگامانه شهر؛ درگیر بودند. در پایان برنامه مسکن وین سرخ به
سال 1934، بیش از 400 پروژه مسکونی ساخته شد که حدود یک دهم جمعیت این شهر را تحت
پوشش قرار داد.
مایکل کلاین، کارشناس مسکنِ دانشگاه تکنولوژی وین، می گوید: "باید
تأکید کرد که هیچ طرح جامعِ واقعی برای
برنامه ساختمانی وین سرخ، فراتر از تصمیم گیری جهت ساخت مسکن در مقیاس وسیع، وجود نداشت."،
"ساختار ساخته شده در واقع نتیجه ی تصادفی سیاست های پراگماتیک بود، که توسط این مساله که شهرداری توانست تعداد زیادی ساختمان را
بدست آورد، هدایت گردید."
"زیستن را بیاموز"
پس از 1919، زیستگاه ها به تدریج
تبدیل به اجتماعات دائمی شدند. اکثریت
افراد ساکن در زیستگاه ها، اکثر کارگران ماهرشان، در جنبش کارگری، حزب سوسیال
دموکرات و در اتحادیه های کارگری شرکت می کنند. فردگرايي
به روش های جمعی برای سازماندهی شغلی دست
يافت و اجتماعات خودمختار تعاوني ايجاد نمود كه هدف آن فراتر از توليد و مديريت مسکن
بوده است. شعار آنها: " کار کردن برای مسکن، کار کردن برای سوسیالیسم است."
ساخت و ساز منجر به تلاش جمعی منتهی به راه حل های طراحی نوآورانه و بسیار مقرون به صرفه شامل مکانیزاسیون
فرآیند، پیش سازی و جایگزینی مصالح ساختمانی سنتی شد. طی این فرایند، آنها یک
اقتصاد مسکن ایجاد نمودند که تا حدی از بازار آزاد، جدا بود.
با این حال در ابتدا؛ حزب سوسیال دموکرات، روابط دوجانبه ای با افراد ساکن در این زیستگاه ها داشت و
ابتکار عمل خود را از باغبانی معیشتی معطوف
به بورژوایی محافظه کار و نه مناسب تصویر
بزرگ یک دولت سوسیالیستی آغاز نمود. اما موضع حزب به لطف اوتو نیورات تغییر کرد. اقتصاددان سیاسی و آموزگاری که به سال 1921 سازمان چتر تعاونی برای ساکنان زیستگاه
ها؛ انجمن اتریشی برای زیستگاه ها و باغ های کوچک را تاسیس نمود.
ایده ی نیورات؛
از میان برداشتن جدایی تولید، مدیریت دولتی و مصرف، و ایجاد یک
شیوه زندگی اقتصادی مبتنی بر شادی جمعی بود.
این
ایده، بنیاد ایدئولوژیک سازمان جنبش ساکنان
زیستگاه ها شد. نیورات نوشت " این
خانهء شخصی نیست که هدف طراحی بشمار می آید، خانهء شخصی، یک آجر در یک ساختمان
است."
از آن پس، جنبش سابق "مهاجران جنگلی" به مثابه یک پروژه
اجتماعی-دموکراتیک تعاونی در نظر گرفته شد.
این حرکت توسط شهردار وین و تعدادی از سیاستمداران سوسیال دموکرات، و
همچنین توسط روزنامه نگاران، روشنفکران و معماران پشتیبانی گردید.
معمار با نفوذ؛ آدولف لوس، از ابتدای این جنبش جذب آن شده و از سال 1920 به بعد، به عنوان مشاور غیر رسمی کار می کرد.
یک سال بعد او معمار ارشد شهر و مشغول مسکنسازی همگانی شد و آغاز به تدوین طرح
منطقه بندی زیستگاه و باغ تخصیصی و
همچنین طراحی در حال توسعه و دستورالعمل های
ساخت و ساز برای مسکن زیستگاهی نمود. لوس در سال 1921، با تاکید بر طراحی عقلانی باغ تخصیصی؛ نوشت: "برای درخور شدن وضعیت
مهاجران باید زیستن را بیاموزند."
مفهوم لوس در زمینهء "
خانه ای با یک
دیوار" شاید نمادین ترین کاربرد معمارانه در
این زمان است. او در طول فرآیند طراحی
هیودبِرگ
سِیدلانگ، یک سیستم ساخت و ساز ایجاد کرد که دیوارهای باربر را به محل
اتصال تقسیم یک خانه با همسایگی اش، کاهش می داد تا هزینه های
ساخت و ساز را کم کند و در عین حال؛
ساکنان همچنان اجازه ساخت و ساز با روش "
خودتان انجام دهید" را داشتند.
طراحی کاملا نمایانگر این ایده است که مهاجر باید همزمان یک ساکن، یک تولید کننده و یک مصرف کننده - و
همچنین یک عضو تعاونی و مدیر اجرایی باشد. این خانه
نیست که در کانسپت لوس مهم است، لیکن باغ به عنوان
پایه ای برای خودکفایی اهمیت دارد.
قسمت اول
قسمت دوم
تصویر بالا؛ مربوط به اجتماعات خودکفا ست _ با روش
"خودتان انجام دهید"_ که در وین متداول ترین نمونه از خود
یاری کالبدی در حوزه مسکن به قرن بیستم بوده اند.
عکس از AH! Siedlung Roshengel