اتومبیل محمل مناسبی برای تبیین در قامت بدن را دارد، چرا
که خود واجد بدن است، بدنی که گنجایش ما را دارد و می تواند ما را برگیرد و از
جایی به جای دیگر ببرد. به عبارتی، اتومبیل یک شی بزرگ متحرک است که می توانیم
واردش شویم و هدایتش کنیم، همچنین نوعی سوخت و ساز دارد و مواد زائد نیز تولید می
کند. به انواع نقص ها و ناتندرستی ها مبتلا می شود و به نحوی اشکار پیر می شود.
اشیا زیادی را نمی توان یافت که قادرند این گونه آشکارا استنباطی بدن مانند در ما
القا کنند، یعنی استنباطی که به ما امکان می دهد اشیا را از هر حیث مانند یک بدن
بپنداریم. به همین سبب، انواع و اقسام دلالتهایی را که از بدن سرچشمه گرفته اند به
اتومبیل فرامی افکنیم. ما می توانیم اتومبیل را هم بدن مذکر و هم مونث تلقی کنیم،
به سخن دیگر، راننده ممکن است اتومبیل را معشوق و یا پاره ای از تن خود تصور کند.
اتومبیل واجد مجموعه ای از سطوح و اجزا دارای شکل های گوناگون است و هر یک از این
سطوح و اجزا را می توان در انواع داستان های شهوانی به کار گرفت.