طرح پیشنهادی رم کولهاس و اُ اِم ای برای هتل و مرکز اجتماعات اگادیر چه یک ماشین منظر باشد، چه یک ماشین میل عمومی و چه فیزیکِ تصویر اینه ای لکان، چه ریزْشهری روی ریزْشهری دیگر باشد و چه آپاراتوسِ خلا، تلاشی است برای نشان دادن حداکثری ان چیزی که ترسیم شده است، تلاشی است متقدم ـ سال طراحی پروژه 1990 است ـ برای راستْ آزماییِ چگونگی بازنمایشِ تمام و کمال total representation انچه هست، از همین روست که ترسیم های اُ ام ای ماشینْ دیاگرام های پیشاْدیجیتالی هستند که سیاست بازنمایی در معماری را آستانه ای جدید می بخشند، سامان دهی تصاویر برای ارائه این پروژه تلاشی است برای رسیدن به تصاویری که هدفشان بازنمایی فکر است نه بازنمایی ابژه معمارانه. طرح پیشنهادی نوعی ماشین اسکیزوست، همْ رسش و برخورد نامنظم و پیش بینی نشده و البته به ناچار جرز کف که امتدادی است از منظر بیابانی پیرامون با تصویر اینه ای تاشده ی همین جرز روی خودش که "خلایی را درون یک دیگری ِدوتا شده" حبس کرده است. هتل و مرکز همایش اگادیر در خلاءش معنا پیدا می کند، خلا و محوشدگی، بازنمایی بیابان دومی است که معماری اش درون جرزهای پیرامون گرفتار شده، درست همچون خود ابژه معمارانه که درون بیابان پیرامون سامان دهی شده است. همین خلا است که پروژه را به یک وحدت رازانگیز رسانده، رازآلودگی ای توضیح ناپذیر که ریشه هایش را می توان در نقاشی های رنه مگریت و یا برشْ بناهای گوردون متا کلارک یافت، هنرمندانی که البته تمایلی واضح به ضدمعماری، نامعماری، نساختن یا تخریب دارند.