لوسی رای پس از رسیدن به لندن در سال 1938، فرایند دشوار گرفتن حق اقامت در انگلستان و بنا نهادن حرفه ی خود (سفالگری) را آغاز کرد. او برای این کار به حمایت مردان قدرتمندی که صنعت سرامیک بریتانیا را در دست داشتند نیاز داشت، کسانی که کارشان بسیار با کار وی متفاوت بود. رای تحت تاثیر مدرنیسم اروپای میانه، به ساختن سفال هایی مشغول شده بود که از نظر فرمی ساده و بسیار غیرجسورانه و عملکرد گرایانه بودند. استودیوهای سفالگری بریتانیایی با عملکردی بسیار محافظه کار، به سبک زمخت بومی متاثر از جنبش هنر قرن 19ام Arts and Crafts Movement و سرامیکهای روستایی ژاپنی که پیرو جنبش هنر محلی مینگی Mingei Folk Craft Movement بودند علاقه بیشتری نشان می دادند. اما با این حال، دو نفر از تاثیر گذار ترین سفالگران بریتانیایی آن زمان، برنارد لیچ Bernard Leach و ویلیام استیت موری William Staite Murray به کمک رای شتافتند. لیچ از رای دعوت کرد تا به دورهی کلاس های تابستانی اش در استودیوی خود در West Country بپیوندد و آن ها پایه های یک رابطه ی دوستانه ی بلند مدت را بنا نهادند. خوشبختانه، رای با دوراندیشی خود، تجهیزات استودیوی خود را به همراه بسیاری از لوازم خانه و اسباب و اثاثیه خود را که معمار اتریشی، ارنست پلیشک Ernst Plischke برایش طراحی کرده بود از وین به لندن آورده بود. او با کمک یکی از دوستان خود که همراه او مهاجرت کرده بود، ارنست فروید Ernst Freud معمار، که پسر زیگموند فروید Sigmund Freud و دوست پدرش بود، یک خانه ی دو طبقه در شمال هاید پارک را به یک ورکشاپ و محلی برای زندگی تبدیل کرد و سفالگری وینی و اثاثیه ای که توسط پلیشک طراحی شده بودند را در آنجا قرار داد. (لیچ معمولا شب ها پیش رای میماند و صبح فردا با قطار از ایستگاه پدینگتون به خانه میرفت.) رای تا آخر عمر به کار خود در آنجا ادامه داد و در همانجا سکونت داشت. خانه ی شماره 18 آلبیون میوز تا سال ها بدون تغییر قابل توجهی باقی ماند، و شباهتش به مکانی که روزی رای و فروید آن را با هم ساختند، از دست نداد.