در اوایل دهه 1930 به نظر می رسید میس ونده روهه در حال از دست دادن هر آنچه برای آن تلاش کرده بود است. کمیسیون های معماری در رکود اقتصادی بودند و تصمیم برای پذیرش ریاست باوهوس در 1930 او را به طور فزاینده ای درگیر جنگ با حذب نازی کرده بود. هنگامی که باوهوس در 1932 مجبور شد ساختمان سفارشی اش در دسائو را ترک کند، میس آن را به ساختمان یک تلفن خانه ی بلا استفاده منتقل کرده بود تا گشتاپو به آن حمله کند. او مدرسه را در ژوئیه 1933 تعطیل کرد و متهم به همکاری با منتقدین نازی ها شد. از آنجایی که او در آلمان با بیکاری رو به رو شده بود، ماموریتی برای طراحی یک پروژه ی مسکونی در ایالات متحده را پذیرفت و پس از آن برای مدیریت دپارتمان معماری در موسسه ی جدید فناوری ایلینویز در شیکاگو دعوت شد. میس سرانجام در 1937 مانند والتر گروپیوس، مارسل بروئر، لاسو موهولی ناگی و سایر افرادی که در باوهوس بودند به آمریکا گریخت و لیلی ریچ، معشوقه و همکار بیش از یک دهه ی خود، را تنها گذاشت. آنها استدیوی خود را در حالی حفظ کرده بودند که در پروژه های یک دیگر غرق می شدند و باوهوس را با هم اداره می کردند. حرفه ی میس در حالی در آمریکا شکوفا شد که ریچ در آلمان دچار محرومیت و ترس بود. ریچ پس از گذشت دو سال از اتمام جنگ در گذشت. ارزیابی تاثیر ریچ بر فعالیت های میس غیر ممکن است؛ در حالی که بی شک میس بدون حضور او محافظه کارتر شده بود.