در اواخر دهه 1950، ایرفرانس یک کمپین بازاریابی
جدید با شعار "خط مقدم ترقی" را معرفی نمود. اما مشکل اینجا بود که هیچ
یک از بلیط فروشی ها و دفاتر نمایندگی، اثری از ترقی در خود نشان نمیدادند و
شارلوت پریاند، بعنوان مشاوری برای تغییر این شرایط استخدام شد. او با شعبه ی
ایرفرانس لندن در پیکادیلی آغاز به کار کرد و نمای ساختمان را با پنل شیشه ای
عظیمی که فضا را برای عابرین میگشود آراسته کرد. تمام مبلمان طراحی شده توسط وی،
در منچستر تولید می شدند و روزی پریاند به همراه یکی از مهندسین ایرفرانس برای
بازرسی در آنجا حضور یافت. این قرار ملاقات به قدری خوب پیش رفت که آن ها در
مسابقات پرتاب دارت این کارخانه که در بعدازظهر همان روز برگزار میشد، شرکت کردند.
پریاند در خاطرات خود مینویسد: "ما برنده شدیم، به کمک مقداری نوشیدنی و کمی
چیپس در پاکت هایی مخروطی شکل ساخته شده از روزنامه." پس از موفقیت پروژه ی
لندن، ایرفرانس از پریاند دعوت نمود تا دفاتر نمایندگی اش را در پاریس و سپس توکیو،
مکانی که او سال های جنگ را صرف مطالعه روی طراحی و هنر صنایع دستی اش کرده بود،
طراحی کند. به همین منوال، او این فضای داخلی آرامش بخش و ظریف را به گونه ای با سطحی
پوشیده از سنگ مرمر در مقابل صندلی هایی با کنتراست رنگی شدید ساخته ی چارلز و ری
ایمز طراحی نمود که تقابل این دو را به زیباترین حالت ممکن به نمایش بگذارد. پریاند
با تصمیم برای نشان دادن تقابل این عناصر با تصاویر طبیعی از مناطق دورافتاده، با
درماندگی به دنبال عکس های مناسب میگشت، تا سرانجام به این عکس های غول پیکر از قطب
شمال که توسط یک نیروی هوایی نروژی گرفته شده بودند، رضایت داد.