ردیابی چشم افراد مبتلا به اوتیسم میتواند به ما کمک کند
درک کنیم که چرا لو کوربوزیه از درک دیدگاه دیگران عاجز ماند - او به معنای واقعی
نمیتوانست محرکهای بصری را به طور عادی پردازش کند.- افراد در این طیف اغلب نه
تنها با اختلال در روابط اجتماعی بلکه با
بار الکتریکی بیش از حدی به عنوان hyperarousal مبارزه میکنند. بنابراین، تعجبی ندارد که لو کوربوزیه ویلا ساووی
را که در اوایل دهه ۱۹۳۰
در نزدیکی پاریس ساختهشد، تا جای ممکن شبیه به یک جعبه بر روی سایت طراحی کرده
است. یا موزه ملی هنر غرب در توکیو، ژاپن، که شبیه تکه ی سیمان است. طراحیهای لو کوربوزیه
واکنش احتمالی به مغز غیرعادی اوست؛ او در تلاش بود تا تحریک را محدود و شکاف های
مغزی اش را آرام کند. افراد مبتلا به اختلالات مغزی, از جمله asd, به صورتی کاملاً متمایز به محرکهای بصری پاسخ میدهند. همانطور
که در تصاویر پایین مشاهده میشود, در سمت چپ, مسیر نگاه یک مغز معمولی را میبینیم
که به یک بچهگربه نگاه میکند; و در سمت چپ, فردی که با اختلال طیف اوتیسم (asd) ناظر این تصویر است.
ابزارهای ردیابی چشم, حرکات چشم ناخودآگاه و خودآگاه را اندازهگیری میکنند, و در
این مورد, سایه ای از نقاطی که فرد بیشتر از همه به آن خیره شده است دیده میشود. این
تصاویر نشان میدهند که چگونه یک بیننده ی معمولی به طور مستقیم روی چشمها و ناحیه
مرکزی صورت تمرکز میکند, در حالی که مغز فرد در طیف اوتیسم, از نگاه به چشمها و
صورت مرکزی تقریباً به طور کامل اجتناب میکند. این گرایشها به نحوه ی برخورد
مغزهای مختلف با ساختمانها نیز بسط پیدا میکند. مشاهده میشود که چگونه چشم یک فرد
در طیف اوتیسم، از دیدن جزئیاتی مانند پنجره اجتناب میکند (پنجره ها در اینجا
جایگاه چشم گربه را در مثال قبل دارند) در حالی که یک مغز معمولی به طور غریزی در
وهله ی اول و ناخودآگاه مستقیما به سمت پنجره ها کشیده میشود. (در تصاویر بالا،
دادههای ردیابی چشم "نقشههای گرمایی" ایجاد میکنند که نشان دهنده ی
نقاطی است که چشم بیشتر به آنها نگاه میکنند.)
در عصر زیست شناسی، توضیحات جدیدی
در مورد اینکه چرا افراد مبتلا به ASD
دوست دارند صحنه را ساده کنند، وجود دارد. آنها به معنای واقعی کلمه ارتباطات مغزی
زیادی دارند. این بار اضافه ی ذهنی باعث می شود که آنها در طول روز برای تنظیم
عواطف یا حتی پایدار نگه داشتن خود تلاش بسیاری کنند. این دلیلی قانع کننده برای
لو کوربوزیه است تا در مورد خیابان های شلوغ پاریس بنویسد "ما باید خیابان را
بکشیم"، او به سمت یک معماری جدید حرکت می کند. تصور وی درباره شهرهای آینده برج
هایی منزوی، بزرگراه ها و حضور حداقلی مردم در خیابان ها است. از منظر اوتیسم، هضم
منظری ساده، تمیز و خلوت راحتتر است. که البته با توجه به ویژگی های این اختلال،
بینشی قابل پیش بینی است. کوربوزیه در یک زمان بسیار مختل کننده در تاریخ جهان،
سالها پس از جنگ جهانی اول، یک ایده ی منحصر به فرد را وارد عنوان کرد. آنتونی دانیلز،
دکتر بازنشسته، معتقد است: "من فکر می کنم موفقیت او در این حرفه فقط در این دوره
ممکن بود. پس از جنگ جهانی اول، پس از اتفاقاتی وحشتناک و از بین رفتن اعتماد به
نفس در تمدن. "