"ساختمانهای
آپارتمانی برای نیویورک" یک مانیفست قبلاً منتشر نشده توسط فرای اتو است که در
سال 1959 نگاشته شد. این امتداد علاقه طولانی مدت و هنوز کم ارزش اتو برای طراحی
مجدد سیاست شهری در دسترسی و مالکیت است. در این پروژه اتو به یکی از چالش های ابدی
که هر کلان شهر جهانی با آن روبرو است، پرداخته است: فرصتی برای زندگی راحت و
مجاورت با مرکز. با پیشنهاد برج های مسکونی بسیار سازگار در جذاب ترین و منحصر به
فرد ترین منطقه در کل شهر، حاشیه سنترال پارک، اتو لزوم گسترش دسترسی به زمین را
برجسته می کند. دکل اصلی و سکوهای معلق آن به گونه ای طراحی شده است که چارچوبی
سخاوتمندانه و باز را برای زندگی در اختیار هر ساکن قرار می دهد که از آنها انتظار
می رود بالای آن را مناسب خود بسازند. این پروژه از این عقیده فاصله می گیرد که
عناصر معماری ساده ، مانند کف، دیوار یا سقف، می توانند به عنوان نقطه شروع مفهومی
برای گسترش سکونت در محیط ساخته شده و کار به سمت حق جهانی مسکن خدمت کنند.
این شهر چه جذابتی دارد! گرچه سقوط آن
بارها و بارها پیش بینی شده است، اما همچنان زندگی اش ادامه دارد.
نیویورک به عنوان یک شهر مسکونی و تجاری
شروع شد. اما امروز ساختمانهای تجاری، ساختمانهای مسکونی را کنار گذاشته اند.
اکنون چشم انداز گسترده ای از خانه های تک خانواری در حال محاصره شهر است.
اما قلبش بین هادسون و رودخانه شرقی می
تپد. نه تنها مردم در اینجا کار می کنند بلکه در اینجا زندگی هم می کنند. این
تمرکزی اززندگی روزمره است.
صدها هزار نفر در اینجا وجود دارند و کنار
گذاشته نخواهند شد. آنها می خواهند زندگی خود را در اینجا تا زمانی که شهر وجود
داشته باشد زندگی کنند. نیویورک یک آهنربای فوق العاده ای است. مردم به خود اجازه
می دهند تا حتی در سوراخ های ریز جمع شوند، هر چیزی برای ماندن در شهر.
اما چه کسی آرزوی زندگی خوب را به خصوص در این شهر ندارد؟ چه کسی نمی خواهد تا
حد امکان نزدیک به سنترال
پارک یا در کنار هر یک از میادین کوچکتر زندگی کند؟
چه کسی نمی خواهد در این شهر متراکم، نگاهی به پوشش های سبز داشته باشد؟
در اینجا در حاشیه پارک مرکزی ، در
جذاب ترین املاک و مستغلات، می توانم آپارتمان هایی را تصور کنم که احساس بی نظمی یا
شلوغی نمی دهند، آپارتمان هایی که مناسب ساکنان آنها است و قابل انطباق هستند.
من می توانم دکل هایی را که در پی
تعبیه شده و از آپارتمان ها پشتیبانی می کنند، تصور کنم. سر و صدای خیابان توسط
چندین سطح افقی پر از مغازه ها ، گالری ها و غیره، متوقف می شوند. در حالی که پارکینگ
و ورودی های ساختمان در فضاهای زیرین قرار دارند، در صدر آن سقف های سبز قرار دارد.
با وجود تراکم بالای ساختمانهای اطراف و ترافیک سنگین، در این محله هنرمندان و
گالری های هنری، ایجاد یک واحه آرام هم مانند اسکان در بسیاری از آپارتمان هایی با
حق بیمه، امکان پذیر است.
ایده ی ساختمانهایی که توسط یک دکل
مرکزی پشتیبانی می شوند چیز جدیدی نیست (بودو و هاینز راش در دهه 1920، فرانک لوید
رایت با ساختمان جانسون واکس و موارد دیگر). تنها جنبه ای که تاکنون مورد بهره
برداری قرار نگرفته این واقعیت است که یک سازه داخلی و متمرکز مانند یک دکل مرکزی،
تاثیری در محیط بیرونی ساختمان ندارد. چنین ساختمانی می تواند مانند یک درخت طبقات
زیادی داشته باشند که به بیرون رشد می کنند. اگرچه به ناچار محدودیت های ساختاری و
اقتصادی وجود خواهد داشت، اما این امر لزوم پایبندی به هر شکل خاص را به دنبال
نخواهد داشت.
آنچه برای ما مهم است این است که
ستونهای ثابت می توانند از بتن، با استفاده از روش لغزش، نسبتاً ارزان تولید شوند
و برای اتصال آپارتمانها یا سکوهای کنسول شده در هر نقطهای بسیار مناسب هستند.
الهام این ایده ها، اندکی پس از جنگ در
برلین-زلندورف، به فرم دودکشی کهنه که بلند و عریض بود، آمد. با در نظر گرفتن این
ساختار، ایده هایی در مورد احتمال استفاده از چنین مواردی به وجود آمد.
به عنوان مثال ، شکل 1 از تصویر 1، خانه های سیار، در امتداد دکلی برهنه بالا رفته اند. از همان ابتدا می توان
سوراخ ها را درون دکل ایجاد کرد (شکل 2 از تصویر 1) که اینگونه پشتیبان هایی می تواند برای ایجاد
سکوهایی که خانه ها بر آن ساخته شود، ایجاد شوند.
اگر کار سازه ای دیگری تعیین شود، می
توان سکوهای کناری را همراه با دکل ساخت (در شکل 3 از تصویر 1). تیرهای سکوها
از آپارتمان ها پشتیبانی می کند و خطوط تأمین را در زیر اتاق های مختلف هدایت می
کند.
در شکل 4 از تصویر 1، سکوهای بتونی
با چیدمانهای مختلف با استفاده از ساخت و ساز پوسته ای بنا شده اند. اگرچه دکلی به
همراه این سکوها نسبت به یک دکل برهنه سازگاری کمتری دارد، اما سکوها این مزیت را
دارند که جذابیت مسکونی بیشتری می سازند. این سطحی که از قبل وجود دارد، که می
توان آن را مشاهده و راهپیمایی کرد و تأثیر آن در ساختمان های همجوار و تأثیر سازه
ای آن پس از اتمام می تواند با جزئیات مورد بررسی قرار گیرد، برای مسکن، جذاب تر
از مکانی است که هنوز وجود ندارد.
شکل 5 از تصویر 1، سطح مقطعی را در یک
دکل مرکزی نشان می دهد. آسانسور از مرکز می گذرد؛ پله ها در اطراف آن می چرخند. درون
دیواره دکل ، داکت تاسیساتی برای مجرای آب گرم، آب آشامیدنی، آب سرد و فاضلاب، گرمایش،
تخلیه زباله، خروجی هوا، برق، گاز، خطوط تلفن، سیستم پست پنوماتیک و هر چیز دیگری
که ممکن است مورد نیاز باشد، ساخته شده است.
این ساختمان ها به عنوان مسکن انبوه
ارزان در نظر گرفته نشده اند. آنها باید با حداکثر ظرافت معماری طراحی شوند، اما
همیشه با این هدف که بالاترین درجه شخصی سازی ممکن برای هر واحد آپارتمانی فراهم
شود. بنابراین در شکل 7 از تصویر 1، به عنوان یک طراحی ارزان قیمت دیده نمی
شود، بلکه دقیقاً به عنوان تصویری از این برج است که در اوج خود به چه شکل می
تواند باشد. سقف و بالکن با فضای سبز پوشانده شده است. پوست بیرونی محکم نیست، اما
جهان بیرون را درهم بافته است. در صورت دلخواه، مقدار زیادی گردش هوا و نور خورشید
در کل ساختمان ها و داخل آپارتمان ها یافت می شود. ساختمان به همه طرف جهت گیری دارد.
مناطقی آفتابی، سایه دار و بادگیر وجود خواهد داشت. همچنین مناطقی وجود دارد که هیچ
کس حتی در این شهر متراکم، قادر به دیدنش نیست.
هر دیواری، هر سقفی مورد استفاده قرار
می گیرد و به ایجاد یک محیط گسترده انسانی کمک می کند.